دانشنامهی آزاد کوه که هر کسی میتواند آن را ویرایش کند
بیایید با مشارکت در ویکیپاکوب علاقهی جمعی خود را به کوهنوردی بیش از پیش ثابت کنیم
مکان | سرپرست | تاریخ |
---|---|---|
کاتب ناگهان مورد سوءِ قصد از جانب چوب تخته ای محکم قرار می گیرد،در لحظه هزار بار شعر ناصر خسرو در مخ عقل پریده کاتب دو دو می زند که از ماست که بر ماست.الوارک دوستان را یک به یک بی نصیب نمی گذارد از حظِ وافر چوب بر نشمین گاه!
مسیر.آتشی،جَمعی،نابَکی،شوخَکی،مِزاحَکی،ایاغَکی،چوبَکی،جُفتَکی،خَرَکی ، . . .
روانه خانه و در بستر خواب آرمیده،دل خوش از آرامش بی مثل و مثال شب کویر ناگهان نیرویِ زرهیِ لشکرِ سومِ سپاهِ سومِ ارتشِ عراق موتور تانک هایشان را به فرماندهی سید بزرگه روشن می کنند.اینجا جناب کاتب و بعضی از دوستان شب آگاه به واقع خواب گَزیدگان در حسرت خانه شهری و سر و صداهای شب شهر به احیا می نشینند.بک یا الله، بک یا الله و . . . بگویید به یاد خوابمرگان آن شب کویر.......................