دانشنامهی آزاد کوه که هر کسی میتواند آن را ویرایش کند
بیایید با مشارکت در ویکیپاکوب علاقهی جمعی خود را به کوهنوردی بیش از پیش ثابت کنیم
مکان | سرپرست | تاریخ |
---|---|---|
لادوزخ در دومین هفته بهمن ماه و مثل همیشه حرکت با کمترین تاخییر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
این هفته صبح زود! ساعت 6 حرکت کردیم. تا اومدیم به خودمون بجنبیم و واسه یکی از دوستان که مهندس هم بود 10 دقیقه صبر کنیم و واسه یکی دیگه برادرش مهندس بود، مسیر عوض کنیم و بریم جایی دیگه آش بخریم و . . . ، خلاصه ساعت 6:45 دقیقه شد که ما از ماشین پیاده شدیم. و با این شروع زودتر از 10و نیم هم نمیشد برگردیم.
این هفته یه اکیپ 16نفره با حضور: علی اصغر اصغری،عسگری، مهری، نقدعلی، حسن عمادی،یونس و محمدعلی کریمی، روح الله،،علی و محمد مهدی کمالی، و بالاخره دکتر پرنیان را تشکیل دادیم.
نمایی زیبا از دهانه ورودی به چشمه لادوزخ
اون روزها میگفتیم اگه یه جورایی بشه اسم گروه را میذاریم "گروه کوهنوردی شهید اصغری" ولی حالا میبینم "شهید کریمی" هم بد نیست!
تلگرافی از کوه
...............................................
اما دریغ! که قرص های زیاد و متعدد هم باعث نشد تا سحر فردا حالم روبه راه شود.
ولی خوشبختانه یا متاسفانه من تنها نبودم که از قافله عقب ماندم و از جمع بیست نفره، پانزده نفر عزم قله کردند.
15 مضربی از 30.
30 مرغ افسانه ای که برای دیدن مرادِ کامل خود (سیمرغ) تا "قله" کوه قاف رفتند و سیمرغ خویش را یافتند.
پانزده نفر بودند، سی نفر نبودند ولی مضربی از 30 بودن هم عشق است و البته نشانه. نشانه از اینکه درست آمده ایم اما تا 30 هم چنان مانده و همچنان در پیله لاف خود محصوریم تا مگر سیمرغ مان بالمان را بگشاید.
..................................................................