لادوزخ در دومین هفته بهمن ماه و مثل همیشه حرکت با کمترین تاخییر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دانشنامهی آزاد کوه که هر کسی میتواند آن را ویرایش کند
بیایید با مشارکت در ویکیپاکوب علاقهی جمعی خود را به کوهنوردی بیش از پیش ثابت کنیم
مکان | سرپرست | تاریخ |
---|---|---|
لادوزخ در دومین هفته بهمن ماه و مثل همیشه حرکت با کمترین تاخییر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بعد از یه بارون خوبی که وسط هفته داشتیم، فرصت خوبی برای کوهپیمایی و رفتن به چشمه بود.
اون هم چشمه لاوه که آب را توی مسیر زیبای خودش به حرکت میاره. این هفته هم با 9 نفر از اعضاء( آقایان: علی اصغر اصغری،علی خالقی،محمدحسین عمادی،شاه محمدی،حسن عمادی،نقدعلی،محمد حاج حیدری،امین رضایی،عسگری) و به اتفاق 2 نفر از دوستان جدید الورود، آقا آرش و آقا احسان راهی شدیم.
تصاویر هفته:
یکی از دوستان که تصویر چهره اش برای شما نا معلوم می باشد، انسانی! بسیار مرمومز و ناشناخته بوده، امید است بعد از سال ها تحقیقات مهندسین جوان در گروه، بتوانیم در آینده ای نزدیک از این چهره، رونمایی کنیم.( البته برای نمایش این چهره در انزار عموم ،با چند فوق تخصص جراحی پلاستیک هم هماهنگ شده است.)
این هفته صبح زود! ساعت 6 حرکت کردیم. تا اومدیم به خودمون بجنبیم و واسه یکی از دوستان که مهندس هم بود 10 دقیقه صبر کنیم و واسه یکی دیگه برادرش مهندس بود، مسیر عوض کنیم و بریم جایی دیگه آش بخریم و . . . ، خلاصه ساعت 6:45 دقیقه شد که ما از ماشین پیاده شدیم. و با این شروع زودتر از 10و نیم هم نمیشد برگردیم.
این هفته یه اکیپ 16نفره با حضور: علی اصغر اصغری،عسگری، مهری، نقدعلی، حسن عمادی،یونس و محمدعلی کریمی، روح الله،،علی و محمد مهدی کمالی، و بالاخره دکتر پرنیان را تشکیل دادیم.
نمایی زیبا از دهانه ورودی به چشمه لادوزخ
اون روزها میگفتیم اگه یه جورایی بشه اسم گروه را میذاریم "گروه کوهنوردی شهید اصغری" ولی حالا میبینم "شهید کریمی" هم بد نیست!
سردی هوای صبح این هفته روی تن برخی از دوستان که به هوای گرمای تابستون با یه تک لباس نازک اومده بودند خوب احساس شد و این یعنی این که جمعه آخر از شهریور ماه بود و هفته آینده پا توی پاییز 93 میذاریم. البته خنکی هوای صبح با کمی راه رفتن و بیرون زدن گوشه چشم خورشید از دل همه 15 نفر این برنامه بیرون رفت.
چشمه "بژن" با اینکه آخره تابستونه ولی هنوز آب خوبی داره اما سرپرست گروه به جهت احتیاط که توی "لاتاریک" بی آب نباشیم، چندتا بطری آب برمیداره و بین دوستان تقسیم میکنه.(اما خودشون زحمت کشیدند و فقط ملاقه آش را حمل نمودند)
با 4 کیلو آش و 15 تا نون و 4 تا بطری آب و یخورده قند و چای که همه تداراک امروز ما بود حرکت به سمت "لاتاریک" طبق معمول به پیشقراولی آقای اصغری شروع میشه.
بعد از حدود 15 دقیقه به مسیر زیبا و سر سبز "لاتاریک" میرسیم. گرچه سینه کشی مال روهای شنی فرصت لذت از این مناظر زیبا را از برخی آقایون مخصوصا اونا که با استخوان روی مرز 100 کیلو حرکت میکنند را گرفت. ولی آب گوارا و چشمه جاری آخر مسیر، تونست جبران مافات کنه و خستگی را از تن همه بیرون ببره مگر اونهایی که از اول مسیر تا اینجا همش به دنبال این بودند که بطری آب را یجوری از خودشون جدا کنند و با فراغ بال به حرکت ادامه دهند.
طبق معمول هم یه تعداد از دوستان در فرصت آماده شدن صبحانه به گشت و گذار مشغول شدند و ما هم مشغول تماشای آماده شدن صبحانه خودمان و گروه کوهنوردی دهنو.
گروهی که امروز موقع صبحانه همنشین اونها بودیم تعدادی از جوان های دهه 30 از دهنو بودند که سال 1356 این گروه را راه اندازی کرده بودند و هنوز هم طی مسیر می نمودند. البته تعدادی هم صعود بلند داشته اند که مهمترین اونها اونطور که با ما گفتند کلار(تالاب گندمان) و بینالود (نیشابور) بوده.
حسن ختام برنامه هم بعد از صبحانه و در حین صرف چای آتیشی بود که حاج آقای کریمی به اتفاق استاد کمالی مشغول خوندن آواز و تلاوت قرآن با صدای زیباشون شدند .
این هم تصاویری زیبا از" لا تاریک":
برنامه ی جمعه ی این هفته مورخ 30 خرداد چشمه حسن و حسین می باشد دوستان عاجزانه تمنا می کنیم که حتما حضور یا عدم حضور خود را اطلاع دهید.