استان اصفهان
وجه تسمیه استان اصفهان
منطقه مهم و استراتژیک اصفهان در روزگار باستان از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص، از دیرباز در مسیر مهاجرانی قرار داشته که فلات ایران را به سوی دیگر سرزمینها میپیمودند. خطّه اصفهان با برخورداری از پیشینه طولانی، در طی ادوار مختلف و در منابع متعدد، با نامهای گوناگونی همچون اسپدان، سپاهان، سباهان، اصبهان، اسباهان، اسفاهان، اسپادنا، اسپاتنا، اسپهان، سفاهان، صفاهون، گابیان، گبی و گی یاد شده است.
در دوران عیلامیها، استان کنونی اصفهان یکی از ایالتهای کشور اَنزان یا اَنشان بود. در زمان هخامنشیان از آنجا که اصفهان مرکز قدرت هخامنشیان بود، نام آن از انزان به «گابیان» (گابا، گاد یا گی) تغییر یافت. گفته میشود کلمه «گی» مخفف «کی» و «کیان» به معنای محل پادشاهان کیانی میباشد. در زمان ورود اعراب به ایران، «گی» به «جی» تغییر یافت. البته در این خصوص حافظ ابونعیم مینویسد: «بنای شهر را به اسکندر نسبت دادهاند که به دست جی پسر زراده اصفهانی بنا کرده و شهر به نام وی، جی خوانده شد».
در دوران اشکانیان، این منطقه یکی از ایالتهای پهناور شاهان اشکانی بود و حاکم شهر اصفهان (پایتخت آن)، با عنوان «شاه» خوانده میشد. با روی کار آمدن سلسله ساسانیان، منطقه اصفهان اهمیت بسیاری یافته و جنبه دفاعی و نظامی آن به عنوان مرکز گردآوری سپاه، بر ارزش جغرافیایی آن افزوده شد. در این دوره سپاهیان مناطق جنوبی ایران از جمله کرمان، فارس، خوزستان، سیستان و ... در این محل گردآمده و از اینجا به سوی محل نبرد حرکت میکردند به همین دلیل در این دوران به این منطقه نام «سپاهان» (اسپهان) داده شد که به مرور زمان به «اصفهان» تبدیل شد.
در خصوص نام سرزمین اصفهان نویسندگان بزرگ تاریخ نظرات گوناگونی ابراز نمودهاند که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
یاقوت حموی مینویسد: «اصفهان یا اسپهان از کلمه اسباه است که به معنی سپاه و سگ میباشد.»
استاد پورداود میگوید: «ارزش این وجه اشتقاق فقط در این است که میرساند در لهجه قدیم اصفهانی، اسباه به معنی سگ نیز بوده است.» پورداود یادآور شده است که بطلمیوس؛ جغرافیانگار سده دوم میلادی، نام این شهر را «اسپدان» نگاشته سپس میگوید واژه اصفهان روی اسپاهان قرار گرفته که خود شامل سپاه به معنی ارتش و هان اسم مکان، یعنی جای سپاه است .
مفضل سعد بن حسین مافروخی اصفهانی نویسنده کتاب محاسن اصفهان درباره نام اصفهان مینویسد: «... و همچنین گفتهاند که اصل لفظ نام اصفهان، اسفاهان بود چرا که در ایام فرس، گودرز بن گشواد بر آن مستولی و مالک بود و هر وقت که پای اقتدار در رکاب استظهار آوردی، هشتاد پسر صلبی او با او سوار گشتند، همه سواران جنگی فرزانه و جملگی دلاوران فرهنگی مردانه زیارت بر احفاد و اشیاع و عباد و اتباع، چون سوار میشدند مردم میگفتند اسفاهان، یعنی لشکر. تداول کلام عوام، اصفهان را بدان نام نهاد.»
ابن اثیر در کتاب اللباب مینویسد: «اصفهان به کسر اول یا فتح آن شهر بلاد جبال است و آن را از آن جهت اصفهان گفتهاند که معرف سپاهان است و سپاه به معنی لشکر و هان علامت جمع است و اینجا محل تجمع سپاه اکاسره بوده است.»
ابن دُرید اصبهان را مرکب از دو کلمه «اصب» و «هان» میداند که اولی به معنای «شهر» و دومی به معنی «سواره» و ترکیب آنها به معنی «شهر سواران» میباشد.
واژه «سپاه» در پارسی باستان به معنی اسب نیز آمده است زیرا اسب جزو کار سپاه بوده است. اسب در نزد آریاییها باارزش و محترم بوده و بسیاری از بزرگان و نامآوران ایرانی به نام اسب نامگذاری شدهاند همچون گشتاسب، لهراسب و جاماسب.
استان اصفهان به دلیل واقع شدن در میان کوههای مرکزی ایران و دامنههای شرق زاگرس، دارای نواحی مختلف کوهستانی و جلگهای است. نواحی کوهستانی این استان مشتمل بر نواحی کوهستانی غرب (شامل شهرستانهای فریدن و فریدونشهر)، نواحی کوهستانی شمال و شمال غرب (شامل شهرستانهای نطنز، کاشان و گلپایگان) و ناحیه کوهستانی اردستان (شامل شهرستان اردستان) است. شهرستان اردستان به وسیله دو رشته کوه، در غرب از حوزه زایندهرود و در شرق از کویر لوت جدا میشود. همچنین ناحیه کوهستانی اردستان به وسیله یک رشته از کوههای کمارتفاع، به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم میشود. قسمت شمالی شامل شهرستانهای نایین، اردستان و کاشان است و قسمت جنوبی، شهرستان یزد را در دامنه شیرکوه دربر میگیرد.
در یک تقسیمبندی کلی، کوههای استان اصفهان را میتوان به دو بخش تقسیم نمود. بخشی از کوهها از پیشروی رشته کوههای زاگرس در استان اصفهان پدید آمده و بخش دیگر متعلق به رشته کوههای مرکزی ایران است. در مورد بخش اول میتوان گفت که در حقیقت مرتفعترین قسمت رشته کوه زاگرس یعنی دنا به شکل یک دیوار طبیعی، استان اصفهان را از کهگیلویه و بویراحمد جدا میکند و در مورد بخش دوم میتوان به کوهستان کرکس اشاره نمود که در این استان واقع است و یکی از معروفترین قلههای رشته کوههای مرکزی ایران است.
رشته کوه دنا: رشته کوه دنا بخشی از رشته کوههای زاگرس (زاگرس مرکزی) است که با جهت شمال غربی به جنوب شرقی امتداد یافته است. این رشته کوه با طول تقریبی 70 کیلومتر، مرز مشترک استانهای اصفهان از سمت شمال و شرق و کهگیلویه و بویراحمد از سمت غرب و فارس از سمت جنوب غرب میباشد. رشته کوه دنا به سه رشته اصلی (مرکزی، شمال غربی و جنوب شرقی) و یک رشته فرعی عمودی توسط سه گردنه بیژن، مورگل غربی و پوتک تقسیم میگردد.
الف) رشته مرکزی دنا: این بخش از رشته کوه دنا از گردنه بیژن به ارتفاع 3200 متر تا گردنه مورگل غربی به ارتفاع 4100 متر ادامه دارد و دارای 18 قله بالای 4000 متر است. بلندترین قله رشته کوه دنا و رشته کوه بزرگ زاگرس، قله قاش مستان* یا بیژن 3 است. قلل دیگر این رشته کوه از گردنه بیژن به ترتیب عبارتند از بَرد آتش، سیچان 1، 2 و 3، حوض دال، کَرسُمی شرقی، کَرسُمی غربی، تنگه راه (حرا)، بیژن 1 (ماش)، کپیری، بیژن 2 (برج آسمانی)، قزل قله، هِرم، کیخسرو، بن رو، بیژن 3 (قاش مستان)، قبله، مورگل، مورگل غربی (پازنک) و مورگل شمالی.
ب) رشته شمال غربی دنا: این رشته را که اصطلاحاً جناح غربی میگویند، از گردنه مورگل غربی و قلههای کاسه خفر آغاز شده و به قله کل قَدویس ختم میگردد و دارای 21 قله بالاتر از 4000 متر است. قلههای این رشته به ترتیب از گردنه پوتک عبارتند از قلل کاسه خفر (شامل کل گردل، تل گردل و لوکوره)، قلل کاسته پوتک (شامل پوتک، ایستگاه، قلات بزی، آب سپاه و فردای قیامت)، قلل کاسه خرسان (شامل خرسان شرقی، خرسان غربی، کل فرهاد، کل چال ولی) و قلل سه قپه شمالی (شامل کل شیدا، کل بلبل، کل قدویس، کل پازنی، کل شور و چات سوز).
این منطقه بکرترین و دور از دسترسترین قلههای دنا را در خود جای داده است و تنها چند مسیر محدود برای رسیدن به ارتفاعات این بخش وجود دارد که بیشتر آنها نیز در زمستان غیرقابل استفاده میباشند.
ج) رشته جنوب شرقی دنا: این رشته اصطلاحاً جناح شرقی نامیده میشود و از گردنه بیژن و قله برف کرمو (4111 متر) آغاز شده و تا قله پازن پیر (4280 متر) ادامه دارد. این رشته دارای 9 قله بالای 4000 متر به نامهای برف کِرمو، نمک، کل خرمن، نول شمالی، نول جنوبی، قاش سرخ، تاپو، رمبسه و پازن پیر میباشد.
* نام قاش مستان برگرفته از فرهنگ عشایر ترک این منطقه میباشد و با توجه به وجود شکاف و قاش انتهای قله نامگذاری شده است زیرا قاش یا قاچ به معنی شکاف و چاک است و گفته میشود که بز و کَلهای منطقه در فصل جفتگیری و مست شدن، به این شکاف میآیند و به همین جهت این قله قاش مستان نام گرفته است.
در مسیر رشته کوه دنا چند برفچال و یخچال کوچک و بزرگ به ویژه در بخش شمال شرقی آن مشاهده میشود. این رشته کوه زیبا دارای سه غار به نامهای دنگزلو، نول و یخ بوده و دارای چشمههای فراوانی است که از جمله آنها میتوان به چشمه میشی، شرنیک و اسپید به عنوان مهمترین چشمههای آن اشاره نمود. قلههای این رشته کوه سرچشمه رودخانههای متعددی همچون ریگان، ماربر، میریان، کوه گل، سریس، تیزاب و دزکرد میباشند.
رشته کوه دنا در گذشته از نظر تنوع وحوش بسیار غنی بوده است. انواع جانوران همچون خرسهای قهوهای بزرگ، کبک دری، عقاب، کرکس، هما، پلنگ، گرگ، گربه وحشی به ویژه گونه سیاه گوش، سمور، راسو، سنجاب ایرانی، شاهین، بحری، سنگ چشم، کمرکوهی، چکاوک، بز و پازن، از گونههای جانوری دنا میباشند.
رشته کوه شاهانکوه: رشته کوه شاهانکوه که در حاشیه غربی رشته کوه زاگرس قرار دارد، از 40 کیلومتری شمال غربی فریدونشهر استان اصفهان آغاز شده و به طول حدود 43 کیلومتر تا 25 کیلومتری جنوب غربی فریدونشهر امتداد مییابد. عرض متوسط این رشته کوه حدود 10 کیلومتر بوده و بلندترین قلههای آن مارک، لاشوم، دره غول، شاهانکوه و وَری میباشند. بلندترین قله این رشته کوه، «شاهانکوه» است که در 20 کیلومتری فریدونشهر واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا 4040 متر میباشد.
در دامنه این رشته کوه روستاهای متعددی واقع شدهاند که از آن میان میتوان به روستاهای سرداب بالا، سرداب پایین و شاهان اشاره نمود. در واقع وجه تسمیه این رشته کوه نیز به دلیل واقع شدن روستای شاهان در دامنه غربی آن است.
میزان بارندگی سالانه این رشته کوه حدود 800 تا 1000 میلیمتر و میانگین دمای سالانه آن بین 5 تا 10 درجه سانتیگراد است.
رشته کوه دالانکوه: رشته کوه دالانکوه از رشته کوههای زاگرس مرکزی است که در غرب استان اصفهان در سه شهرستان فریدن، چادگان و تیران و کرون قرار دارد. دالانکوه یا کوه دالان، به صورت یک رشته موازی به طول تقریبی 60 کیلومتر و عرض متوسط 7 کیلومتر، همراه با دیگر رشته کوههای زاگرس، از شمال غرب به جنوب شرق امتداد یافته و در میانههای رشته کوه به صورت دو رشته دالان مانند با زاویه تقریبی 30 درجه درآمده که رشته شمالی به روستای احمدرضا و چشمه مرغاب ختم میگردد اما رشته جنوبی در حوالی جاده اصفهان- چادگان، به رشته کوههای شهرستانهای نجفآباد و شهرکرد متصل میگردد.
رشته کوه دالانکوه دارای قلههای متعدد و بلند میباشد که از مهمترین آنها میتوان از دامنه، بزینو، پرپر، احمدرضا، آنالوجه (داراب شاه) و دالان نام برد که ارتفاع بیشتر آنها بیش از 3000 متر میباشد (بلندترین قله این رشته کوه به نام انالوجه، 3950 متر ارتفاع دارد و به دلیل شباهت کامل این قله به دماوند، آن را دماوند اصفهان نیز مینامند).
در دامنههای این رشته کوه شهرها و روستاهای متعددی واقع شدهاند که میتوان به شهرهای داران، چادگان، رزوه، دامنه، عسگران و روستاهای انالوجه، قرقر، معروفآباد، ده کلب علی، کرد علیا و سفلی، دولتآباد، تقیآباد، الور، احمدرضا ودوتو اشاره نمود.
این کوهستان دارای تنوع گیاهی و جانوری قابل توجهی بوده و توسط دامداران و زنبورداران منطقه مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. از جمله ظرفیتهای این رشته کوه وجود چشمهها و آبشارهای فراوان است.
در نزدیکی قله دالانکوه واقع در جبهه شمالی، بقایای یک ساختمان دیده میشود که بر اساس روایات تاریخی، آن را آتشکده یا قلعه معرفی کردهاند. نرسیده به کلاهک سنگی قله، دو چاه عمیق یخچالی وجود دارد.
بهترین مسیر صعود به قله دالانکوه مسیر روستای انالوجه است که دارای مسیری زیبا و دیدنی میباشد. مسیر دیگری نیز از جانب شهر داران وجود دارد که مناسب افرادی است که از تخصص بیشتری در زمینه کوهنوردی برخوردار میباشند.
رشته کوه آخوره: رشته کوه آخوره در حقیقت متعلق به بخشی از رشته کوه بزرگ زاگرس است که در نتیجه گسترش این رشته کوه از استان لرستان به سوی استان اصفهان پدید آمده است. خط الرأس رشته کوه آخوره از شمال فریدونشهر آغاز شده و به سمت شمال غرب در استان اصفهان امتداد مییابد. این رشته کوه کوچک از کوههای متعددی همچون کوه هشتاد (3904 متر)، سفید کوه (3599 متر)، سیاه کوه (3290 متر)، کوه سیخه (زندان)، کوه سنبله (3814متر)، کوه قبله یا افوس (3375 متر) و کوه دیگوله (3724 متر) تشکیل شده است. بلندترین قله این رشته کوه قله هشتاد نام دارد که در دامنههای جنوب شرقی آن روستای چقیورت در شمال غربی فریدونشهر قرار دارد و یک راه خاکی نه چندان مناسب این روستا را به روستای تنگ دوزان در شمال غربی کوه هشتاد متصل میسازد. این جاده قبل از رسیدن به تنگ دوزان، از گردنهای به همین نام عبور میکند که محل مناسبی برای شروع صعود کوه هشتاد واقع در غرب گردنه است.
رشته کوه کرکس: رشته کوه کرکس از کوههای ایران مرکزی به شمار میرود که در جهت شمال غربی به جنوب شرقی امتداد یافته و پهنهای در حدود 3400 کیلومتر مربع را تحت پوشش قرار داده است. شمال غربی این رشته کوه شهرستان کاشان، در جنوب شرقی آن شهرستان نطنز، در شرق آن شهرستان برخوار و میمه و غرب آن شهرستان اردستان واقع شده است. مرتفعترین کوههای رشته کوه کرکس عبارتند از کمر سیاه (3630 متر)، کوه کرگز (3588 متر)، زیر پل (3398 متر)، لالی وان (3350 متر)، پنجه علی (3225 متر)، کوه کلنگ (2248 متر). مرتفعترین کوه این رشته کوه، کوه کرکس با ارتفاع 3895 متر از سطح دریا میباشد.
قلههای کوهستان کرکس به علت ارتفاع زیاد، تقریباً نیمی از سال پوشیده از برف بوده و منبع اصلی چشمههای متعددی میباشند که در دامنههای این کوهستان جریان دارند. از کوهستان کرکس رودهایی که اغلب خشکرود می باشند سرچشمه میگیرند. سرچشمه رودهای منطقه تا اوایل تیر ماه خشک میشوند.
دامنههای کرکس به دلیل وجود منابع آب کافی و نیز اعتدال شرایط اقلیمی و رویش انواع گیاهان مرتعی، زینتی و تجاری، در ردیف مراتع نسبتاً خوب استان اصفهان و کشور میباشند. پوشش گیاهی منطقه بیشتر شامل گیاهان بوتهای و درختچههایی است که به صورت پراکنده دیده میشوند. موقعیت جغرافیایی و شرایط زیستی منطقه کرکس به گونهای است که امکان وجود انواع جانوران وحشی اعم از خزندگان، پرندگان و پستاندارانی نظیر کل و بز، قوچ و میش وحشی، آهو، گراز (خوک وحشی)، گرگ، شغال، روباه، کفتار، گربه وحشی، پلنگ، تشی و نوعی موش صحرایی به نام پایکا را فراهم میسازد.
وجه تسمیه این کوه به دلیل وجود کرکسهای کوچکی است که بر فراز دامنههای این کوهستان پرواز میکنند.
رشته کوه ماهدشت: رشته کوه ماهدشت بخشی از کوههای مرکزی ایران است که از بخشهای متعددی همچون کوه کلاه قاضی و کوه شاه کوه تشکیل شده است. مرتفعترین قله این رشته کوه در جنوب شرقی اصفهان واقع شده و قله کلاه قاضی نام دارد و ارتفاع آن 2534 متر میباشد. کوه کلاه قاضی را معمولاً از گردنهای موسوم به گردنه لاشتر در فاصله حدود 30 کیلومتری اصفهان در جاده اصفهان به شهرضا میپیمایند. کوه کلاه قاضی دارای درههای متعدد شمالی و جنوبی است و وجه تسمیه آن شکل کاملاً مشخصی است که قله آن دارد و از شهر اصفهان به شکل کلاه قاضیان در ادوار گذشته به چشم میخورد. کوه کلاه قاضی دارای دیوارههای بلند با سنگهای مناسب جهت صخرهنوردی است و به همین دلیل مورد توجه صخرهنوردان قرار گرفته و مسیرهای گوناگونی در آن گشایش شده است.
کوه کلاه قاضی از مناطق حفاظت شده و پناهگاه حیات وحش به شمار میرود و در آن گلههای بز و پازن زندگی میکنند.
کوه فردان: کوه فردان از کوههای مهم و بلند غرب استان اصفهان و شمال استان چهارمحال و بختیاری است که در جنوب غربی شهرستان فریدن قرار دارد. این کوه به وسیله گردنه شادی، دره کمران و زمستانه در شمال شرق، از شاهانکوه جدا میشود. همچنین دره رودخانه کوگان- دورک نیز در جنوب شرق، جنوب و جنوب غرب، این کوه را از کوههای شمال شهرستان کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری مجزا میکند.
بلندترین قله این کوه قله فردان نام دارد که ارتفاع آن 3933 متر میباشد.
کوه علی جوق: کوه علی جوق در جنوب شهرستان شهرضا و 16 کیلومتری سمیرم قرار دارد. دامنههای این کوه از پوشش گیاهی بسیار خوبی برخوردار است و از این رو منطقه ییلاقی عشایر ایل قشقایی به شمار میرود. بلندترین قله این کوه قله علی جوق نام دارد که ارتفاع آن 3718 متر میباشد.
گلستان کوه: گلستان کوه با ارتفاع 3631 متر در مسیر خوانسار به اصفهان و در 15 کیلومتری شهر خوانسار در استان اصفهان قرار دارد. این کوه با جهت جنوب غربی به شمال شرقی، از پوشش گیاهی بسیار خوبی همچون لالههای واژگون، گز انگبین، گز علفی، ریواس، کنگر، مرزنجوش، آویشن، قارچ، بادام، تره، پیاز کوهی، گون، موسیر و گیاهان علوفهای و دارویی برخوردار است. وجود این پوشش گیاهی رنگارنگ، گلستان کوه را به یکی از زیباترین کوههای استان اصفهان تبدیل نموده به طوری که زیبایی آن در اردیبهشت ماه وصف ناشدنی است.
کوه دالان ونک: کوه دالان ونک یکی از کوههای استان اصفهان است که در فاصله حدود 30 کیلومتری غرب سمیرم قرار دارد. مرتفعترین قله این کوه قله دالان ونک نام دارد که ارتفاع آن 3492 متر از سطح دریا میباشد. دامنههای این کوه از انواع گیاهان دارویی پوشیده شده است. وجود خرس در این منطقه، نشان از بکر بودن آن دارد.
در دامنههای شمالی این کوه شهر ونک و چشمهای زیبا به نام چشمه ناز واقع شدهاند.
کوه مارشنان: کوه مارشنان در شرق روستای زفره اصفهان قرار دارد و به رشته کوههای کرکس متصل است. مرتفعترین قله این کوه قله مارشنان نام دارد که ارتفاع آن 3330 متر میباشد. این کوه یکی از سه کوه استراتژیک اصفهان است که بر روی آن سایتهای مخابراتی و نظامی احداث شده بنابراین صعود به آن نیاز به مجوز دارد.
کوه ونیزان: کوه ونیزان در فاصله 54 کیلومتری جنوب غربی داران از توابع شهرستان فریدن واقع شده است. ارتفاع این کوه 3201 متر بوده و از پوشش گیاهی نیمه جنگلی برخوردار است.
کوه الوند گلپایگان: الوند گلپایگان کوهستانی است واقع در شمال غربی گلپایگان که از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده است. این کوه حدود 15 کیلومتر طول و به طور متوسط 5 کیلومتر عرض دارد. ارتفاع بلندترین نقطه این کوه 3111 متر میباشد که در محل به نام کلنگ سیاه شناخته میشود. در پایین دست دامنههای جنوبی کوه چشمهای زیبا و چهار فصل به نام چشمه خضر وجود دارد و جادهای خاکی به طول حدود 12 کیلومتر از گلپایگان تا مجاورت چشمه کشیده شده است.
کوه میل: کوه میل بخشی از ارتفاعات مرکزی ایران است که دامنه جنوبی آن منتهی به بخش کوهپایه و دامنه شمالی آن منتهی به شهرستان نایین میباشد. مرتفعترین قله این کوه قله میل نام دارد که ارتفاع آن 3035 متر میباشد.
کوه دوروچین: کوه دوروچین یا دورچمن بخشی از کوههای مرکزی ایران است که در شمال شرقی استان اصفهان و غرب شهرستان اردستان قرار دارد. ارتفاع این کوه 3002 متر از سطح دریا میباشد. در اختیار داشتن تجهیزات کوهنوردی برای صعود به قله کوه الزامی است.
کوه صفه: کوه صفه بخشی از ارتفاعات مرکزی ایران است که در جنوب غربی اصفهان قرار دارد. این کوه از غرب به کوههای تخت رستم و دره خان، از شرق به شهرکها و مجتمعهای مسکونی و از جنوب به اراضی باز و خط آهن منتهی میشود. کوهستان صفه به دلیل نزدیکی به شهر اصفهان و برخورداری از ارتفاع مناسب و تنوع پستی و بلندیهای آن، امکانات بسیار خوبی برای فعالیتهای ورزشی و تفریحی همچون پیادهروی، تپهنوردی، کوهنوردی و سنگنوردی فراهم آورده است.
در دامنه کوه صفه چشمهای به نام چشمه درویش و 200 متر بالاتر از آن چشمه گل زرد قرار دارد. کوه صفه از محل چشمه درویش که سنگ کوه از خاک جدا شده و دامنه کوه محسوب میشود، در سمت غرب به فضای سنگی مسطحی (سکو مانند) منتهی میگردد و کوه به همین جهت «صفه» نامیده میشود. در گذشته در این محل چهارطاقیهایی ساخته شده بود و در حوالی آن سنگاب بزرگی نیز بود که آب سرد آن از برفابهای قله تأمین میشد.
از آنجا که کوه صفه یکی از محبوبترین جاذبههای گردشگری اصفهان میباشد، در سالهای اخیر شهرداری اصفهان فضای سبز دامنه این کوه را گسترش داده است که از جمله آنها راهاندازی خط تلهکابین، شهربازی، مرکز بولینگ، رستوران و ... میباشد.
غار اَرازه (چاه ارازه): این غار در 24 کیلومتری شرق مورچه خورت در روستای آب سنجد از توابع باقرآباد واقع شده است. این غار همانند یک چاه است که قطر دهانه آن حدود 20 متر و عمق 45 متر میباشد و به جهت وسعت زیاد دهانه، تمام سطح کف این چاه از نور کافی برخوردار است. این غار از فوران مواد و گدازههای آتشفشانی و فروکش نمودن آن تشکیل شده به طوری که در برخی از قسمتهای دیواره آن با وجود گذشت میلیونها سال حالت صیقلی که در نتیجه خروج مواد آتشفشانی است، به چشم میخورد.
این غار به نامهای چاه دیو و چاه اجنه نیز نامیده میشود.
غار اژدها: این غار در 5 کیلومتری شمال غرب روستای سِپرو از توابع شهرستان نایین قرار دارد. دهانه این غار در ارتفاع 1864 متری از سطح دریا واقع شده و در نزدیکی آن یک چهارطاقی نیز دیده میشود.
غار افغان: غار افغان در فاصله 50 کیلومتری جنوب مبارکه واقع شده است. قطر دهانه این غار حدود 5 متر و عمق آن در حدود 3 متر است. انتهای دهانه قیفمانند غار به یک چاه باریک 6 متری میرسد و در انتها به کف غار ختم میشود. بدنه غار بسیار ریزشی است بنابراین بازدید از آن نیازمند در اختیار داشتن تجهیزات ایمنی است.
غار افوس: غار افوس در دامنه یکی از درههای رشته کوه قبله کوه در غرب روستای افوس واقع شده است. دهانه غار از دو چاه دوقلو تشکیل شده که یکی از آنها بعد از حدود 6 متر، به چاه بزرگ میپیوندد. چاه بزرگ تا عمق 12 متر ادامه مییابد و به تالاری به مساحت 30 مترمربع میرسد. در اطراف تالار، غارسنگهای شیری رنگ و ضخیم دیده میشود. در انتهای تالار دهلیزی مایل به طول حدود یک متر وجود دارد که به چاه باریک دیگری که حدود 8 متر عمق دارد، منتهی میشود. در انتهای غار چاه دوم قرار دارد. به فاصله حدود 500 متر و دو دره بعد از چاه، در جهت قله قبله کوه، چاهی دیگر وجود دارد که به شکل استوانه است و قطر قاعده آن به 6 متر میرسد. چاه پس از حدود 7 متر عریض شده و انتهای آن را توده بزرگ برف یخی میپوشاند. برفهای انتهای چاه از سالی به سال دیگر باقی میمانند و یک برفچال دائمی را تشکیل میدهند.
غار بابا جابر: غار بابا جابر در دامنه شمالی کوه بابا جابر در 53 کیلومتری جنوب غربی شهر دلیجان و یک کیلومتری روستای جودان قرار دارد. این غار دارای دو دهانه (شرقی و غربی) در ارتفاع 1700 متری از سطح دریاست. دهانه شرقی در بالای یک پرتگاه 6 متری و دهانه غربی در بالای یک پرتگاه 3 متری واقع شده است و ورود به آن مستلزم سنگنوردی است. به علت حفاری دهانه غار و رها کردن آوارهای حاصل از حفاری، 10 متر نخستِ دالانِ ورودی از خاکهای نرم رسی پوشیده شده و عبور از آن با لغزیدن و گرد و خاک فراوان همراه است. دالان ورودی پس از 10 متر فاصله از دهانه، حالت طبیعی پیدا میکند و با شیب 45 درجه ادامه مییابد. این دالان شیبدار با عرض 3 تا 10 متر و ارتفاع 2 تا 5 متر، به طول 100 متر امتداد دارد. در این مسیر، فرایند غارسنگسازی صورت نگرفته و مسیر فاقد غارسنگ است. در سه بخش این دالان ایوانهایی برای سکونت به صورت سنگچین ساخته شدهاند. انتهای دالان 100 متری، دهلیزی باریک به شکل افقی قرار گرفته که از سنگهای ریزشی پوشیده شده است. این دهلیز چند پرتگاه دارد و از مشکلترین معبرهای غار است. در دهلیز ریزشی یاد شده، فعالیتهای غارسنگسازی صورت گرفته و سنگهای ریزشی آن پوشیده از چکیدههای نخودی و میخ مانند هستند. احتمالاً ریزش در زمانهای بسیار دور صورت گرفته است زیرا با وجود کمبود کانیهای کربناتی در سقف، حجم تشکیلات آهکی که به صورت چکیده بر روی سنگها ایجاد شدهاند، قابل ملاحظه است. بخش اصلی غار تالاری دایرهای به قطر 35 متر و ارتفاع حداکثر 20 متر است که بعد از دهلیز قرار دارد و 100 متر از دهانه غار پایینتر است. سقف وسط تالار ریزش کرده، سکویی بزرگ به وجود آورده و چکیدهای بزرگ روی سکو به وجود آمده است. جلوی چکیده یک حفره کاملاً صیقلی وجود دارد که احتمالاً محل اجرای مراسم آیینی بوده است. دیوارههای تالار پوشیده از چکندههای گُل کلمی هستند. به این تالار تعدادی دهلیز متصل است که چندان طولانی نیستند.
غار پریان: غار پریان یکی از غارهای زیبای استان اصفهان است که در فاصله 8 کیلومتری ابیانه و 18 کیلومتری روستای سُه در درهای به نام پری هول واقع شده است. ابعاد دهانه این غار 120×160 سانتیمتر میباشد و در ارتفاع 2967 متری از سطح دریا قرار دارد. این غار در سال 1379 خورشیدی کشف شد و تا به امروز غارشناسان همواره به کشفیات جدیدی در این غار دست یافتهاند. گروه غارشناسی و غارنوردی اصفهان در تازهترین کاوش خود به تالاری زیبا در عمق 120 متری غار پریان دست یافتند. تاکنون تعداد تالارهای کشف شده در این غار به 11 عدد رسیده است.
به دلیل وجود چاههای خطرناک در این غار، پیمایش کامل آن نیاز به آشنایی کامل به فنون غارنوردی داشته و بدون داشتن وسایل و ابزار مورد نیاز و راهنما و نقشه کامل غار، بازدید و پیمایش آن میسر نمیباشد.
غار پری هول: غار پری هول در قسمت جنوبی ابیانه منطقه پرسفید یا به گویش اهالی پی اسپه و در ارتفاعات قله نرقچون (نرقوچان) واقع شده است. این غار دارای ورودی بزرگی است و در ابتدای غار تالار بزرگی در ابعاد تقریبی 15 متر با سقفی مدور و بلند به ارتفاع 6 متر به چشم میخورد. این غار دارای سه تالار و یک دخمه میباشد. آویزههای استالاکتیت و استالاگمیت این غار بسیار جالب توجه میباشند. این غار برخلاف غار پریان که پیمایش آن نیاز به تجهیزات فنی دارد، غاری ساده است.
غار پلنگ: این غار در 12 کیلومتری روستای کُمِه از توابع سمیرم و در جنوب شهرضا واقع شده است. دهانه این غار بسیار باریک است و باید به صورت خزیده از آن وارد شد و پس از آن محوطه وسیعی قرار دارد. طول این غار حدود 100 متر میباشد. در انتهای غار تخته سنگ بزرگی وجود دارد که شکل پلنگی عظیمالجثه در حالت خوابیده را در ذهن تداعی میکند به همین جهت این غار با نام پلنگ معروف شده است.
غارهای حسنآباد قلعه بزی: این دو غار در کوه حسنآباد قلعه بزی در شهرستان مبارکه استان اصفهان واقع شدهاند. کوه قلعه بزی در جنوب غربی شهر اصفهان قرار دارد. از مجاورت این کوه رودخانه زایندهرود عبور مینماید که همین امر سبب سرسبزی و خرمی روستاهای اطراف آن شده است. همچنین خط راه آهنی که به ذوب آهن میرود نیز از مجاورت آن عبور میکند. مسیرهای صعود به قله این کوه بسیار سخت بوده و پیمایش آن نیاز به تخصص و تجهیزات لازم دارد.
غارهای این کوه مربوط به عهد پارینه سنگی میانی میباشد و قطر دهانه آن حدود 16 تا 18 متر است و جزو غارهای طبیعی محسوب میشود که انسان از آن به عنوان محل سکونت خود انتخاب نموده است. در حفاریهای غار ابزارهای پارینه سنگی و نوع غذاهای مصرف شده توسط آنها یافت شد که همین امر مؤید مطلب فوق مبنی بر سکونت انسان میباشد.
بر فراز کوه قلعه بزی یک بنای تاریخی که شبیه به قلعه میباشد، دیده میشود. به گفته برخی کارشناسان این قلعه مربوط به عهد سلجوقیان میباشد و عدهای دیگر معتقدند این قلعه از آثار دوره ساسانیان است که در دوره سلجوقیان مرمت شده و مورد استفاده واقع شده است.
غار خاصه تراش: این غار در نزدیکی شهر حبیبآباد از توابع شهرستان برخوار در فاصله 33 کیلومتری شمال شرقی اصفهان و در ارتفاع 2300 متری از سطح دریا واقع شده است. در تشکیل این غار آهکی عوامل تکتونیکی نقش داشته و به مرور زمان در اثر پدیده انحلال، گذرگاهها، تالارهای متعدد و قندیلهای زیبای آن شکل گرفته است. روبروی دهانه غار کوهی وجود دارد که در آن چاهی 40 متری وجود دارد و نشان میدهد که این دو کوه در اثر رانش زمین از هم جدا شدهاند.
غار خاصه تراش با نامهای دیگری همچون غار حبیبآباد و غار آب بید نیز خوانده میشود و پیمایش آن برای افراد درشت اندام و کسانی که مشکلات تنفسی دارند، مناسب نمیباشد.
غار دَنگِزلو: این غار در دامنه ارتفاعات نوول در 12 کیلومتری روستای دنگزلو در جنوب غربی دهستان پادنای علیا در 115 کیلومتری جنوب سمیرم قرار دارد. طول این غار 320 متر و عمق آن 10 متر میباشد. غار دنگزلو از نوع غارهای آهکی است که در آن رودخانهای جریان داشته و دارای استالاکتیت و استالاگمیتهای فراوان میباشد. این غار دارای تالارهای متعدد و چند تالاب است به همین دلیل این غار یکی از منابع مهم آبی منطقه پادنا محسوب میشود.
غار شاه شکر: این غار در کیلومتر 30 جاده شهرضا- سمیرم قرار دارد و علیرغم کوچک بودن، بسیار جالب توجه است. در دهانه غار زنجیری به طول 50 متر به سنگی بسته شده و افرادی که قصد ورود به غار را دارند باید همانند پایین رفتن از چاه، از زنجیر استفاده نمایند.
محوطه غار برای افراد منطقه مکانی مقدس است و در آنجا حاجتمندان شمع روشن کرده و به راز و نیاز میپردازند.
غار شاه قنداب (قندآب): این غار یکی از غارهای دیدنی استان اصفهان است که در 57 کیلومتری جنوب شرق شهرضا و 35 کیلومتری غرب رامشه واقع شده است. طول این غار در حدود 68 متر است و در قسمت انتهایی کاملاً تاریک است. درون غار 2 سنگ قندیل بسیار زیبا از سقف تا کف غار کشیده شده است. درون غار مملو از حوضچه آب است اما قابل آشامیدن نمیباشد. وجود زبالههای بازدیدکنندگان و یادگاریهایی که بر دیوارههای غار درج شده، زیبایی این غار را مخدوش نموده است.
غار فریدون: این غار در 18 کیلومتری غرب پیکان و 70 کیلومتری جنوب شرقی اصفهان قرار دارد. درون غار تونلی وجود دارد که به گفته محققان به دست انسان در دورههای باستان حفر شده است. به اعتقاد اهالی منطقه روزگاری فریدون پیشدادی به خاطر ستم ضحاک در کوهها پنهان بوده و مدتی نیز در این غار سکونت داشته است به همین دلیل این غار به نام فریدون معروف گشته است. پیمایش این غار نیازمند در اختیار داشتن ابزار و تجهیزات کوهنوردی است.
غار قهرمان: این غار در 12 کیلومتری غرب اصفهان در نزدیکی شهرستان خمینی شهر بر سینه کوه سنگی کم ارتفاعی قرار دارد. دهانه غار 10 متر ارتفاع و 5 متر عرض دارد و به سمت غرب قرار گرفته است. پس از ورود از دهانه محوطه داخلی غار وجود دارد که بقایای دیوار سنگی در اطراف آن دیده میشود. در پشت دیوارههای سنگی، آبانباری به ابعاد 97×230 سانتیمتر و عمق 2 متر در کف غار ایجاد شده که با چند لایه ساروج، بسیار تمیز اندودکاری شده و امروزه نیز میتوان از آن استفاده نمود. در سمت راست آب انبار اتاقی قرار دارد که 5 متر طول و 4/2 متر عرض دارد و تقریباً به حالت نیمه استوانه است. در انتهای اتاق، سکوی باریکی به ارتفاع 35 سانتیمتر و عرض 20 سانتیمتر تعبیه شده که احتمال میرود تاقچه بوده باشد. در گوشه بدنه چپ انتهای غار در بالای صخره، حفره طبیعی کوچکی دیده میشود که مقابل آن با دیواری گرفته شده و برای دسترسی به حفره باید از روی دیوار آب انبار با یک صعود اریب خود را به آن رسانید. بر لبه راست دهانه غار بخش دیگری از غار قرار دارد که با دیگر ساختمانهای آن تفاوت دارد و برای رسیدن به آن باید از یک دیواره خطرناک سنگی بالا رفت. اندازه تالار سنگی 5/5×10/4 متر و اتاقهای دیگر 2/25×2/56 و 1/50×1/64 متر وسعت دارند. نکته جالب در این غار وجود دو روزنه در گوشه اتاق بزرگتر است که برای دیدهبانی گشوده شده و غارنشینان از راه آن تا مسافت بسیار دوری را میدیدهاند.
در خصوص کارکرد این غار نظرات مختلفی ابراز شده است. شاید این غار به عنوان پناهگاه در مواقع خطر و تهاجم مورد استفاده بوده یا به گفته مسعودی محل عبادت صوفیان و یا محل پیروان آیین مهرپرستی بوده است.
غار کلهرود (چاه وزمه): این غار در روستای کلهرود در 33 کیلومتری شمال مورچه خورت در جاده قدیم کاشان و 110 کیلومتری شمال شهر اصفهان در دامنه کوههای کرکس قرار دارد. این غار یکی از غارهای غیرآهکی استان اصفهان است و شهرت آن نیز بیشتر به دلیل گِلی بودن آن میباشد و به نظر میرسد این غار در اثر نفوذ آب رودخانه در زمانی که بستر آن 50 متر بالاتر از مسیر کنونی آن بوده، ایجاد شده است. این غار با طول 3000 متر و عمق 50 متر، از تالارهای متعدد تشکیل شده است. سقف و دیوارهای غار پوشیده از سنگهای گُل کلمی و کف آن پوشیده از چکیدههای مخروطی شکل و دانه انگوری است و به همین دلیل بسیار کمنظیر و دیدنی میباشد اما متأسفانه به دلیل ورود افراد تا حدود زیادی این اشکال زیبا از بین رفتهاند. این غار شامل دو قسمت میباشد یک قسمت شامل چند تالار بزرگ و قسمت دیگر که طول اصلی غار را تشکیل میدهد شعبه گِلی این غار است که مانند دهلیزی بلند، امتداد یافته است.
در نتیجه بررسی و حفاریهایی که در این غار صورت گرفته، مقداری اشیاء و ابزار تاریخی، استخوان انسان و جانور کشف شده است. در مرکز تالار دوم این غار میدان کوچکی قرار دارد که در آن چالهای حفر شده و احتمال میرود مکانی برای برافروختن آتش بوده باشد.
غار گوگان: این غار در 2 کیلومتری شمال روستای گوگان در جنوب شهرستان فریدونشهر واقع شده است. ارتفاع غار از سطح زمین حدود 15 متر است. در بدنه غار آثار تراش سنگها به دست انسان دیده میشود. در انتهای غار حوضچهای وجود دارد که در تمام مدت سال دارای آب است. ورود به غار از طریق نردبان امکانپذیر است.
غار نیاسر: غار نیاسر در روستای نیاسر در 30 کیلومتری غرب شهر کاشان قرار دارد. این غار دارای ساختمانی پیچیده و تو در تو و شامل کانالهای دستکند و تعدادی چاه است. مقطع کانالها به شکل مربع و ابعاد آنها در بخشهای مختلف، متفاوت است. درون چاههای غار چالههایی برای قرار دادن دست و پا در سنگها کنده شده که عبور از آنها را آسان میسازد. عمق چاههای غار نیاسر از 2 تا 10 متر متغیر است. این غار درون سکویی وسیع و مسطح به نام تالار ساخته شده است. از نکات جالب توجه این غار وجود اتاقکهایی است که در ابتدای چاهها ساخته شدهاند و دیگری ایجاد شیب مناسب در کانالها جهت عبور آبهای فرورو حاصل از بارندگی و باز کردن کانالهایی به بیرون از دیواره سکو برای تهویه و جریان یافتن هوای درون غار که هم اکنون آثار آنها به چشم میخورد.
مجموعه عوارض موجود در غار نیاسر، این غار را اسرارآمیز ساخته است به طوری که باستانشناسان تا امروز نتوانستهاند در مورد علل ساخت آن اظهارنظر قطعی نمایند اما احتمال دارد ساخت این غار در ابتدا جنبه مذهبی داشته و در دورههای بعدی کاربردهای دیگری پیدا کرده است. احتمال دارد ساخت این غار مربوط به اوایل دوران پارتها (اشکانیان) باشد چرا که پیروان آیین میترا در غارها به عبادت میپرداختند و دلیل دیگر برای اثبات آن، وجود آبشار در کنار این غار است. زیرا پیروان آیین میترا معابد خود را در نزدیکی آبها و مکانهای تاریک میساختند. البته این فرضیه نیز وجود دارد که این غار در روزگاران قبل از ورود آریاییها ساخته و در زمان پارتها توسعه یافته زیرا پیروان میترائیسم مکانهایی را برای ساخت معابد در نظر میگرفتند که از گذشته مقدس و قابل احترام بودند و شاید پارتها نیز این مکان را به دلیل تقدس در نزد ایرانیان پیش از خود، انتخاب کرده باشند. آثاری همچون ظروف سفالی و سکه از دوران پس از اسلام در این غار به دست آمده که بیشتر مربوط به دوران سلجوقیان و ایلخانان است و به طور حتم کاربرد این غار در دوران پس از اسلام بیشتر به عنوان پناهگاه و اهداف نظامی بوده است.
غار نیاسر به غار سوراخ ویس، غار ویس یا غار رئیس نیز شهرت دارد.
غار یخ (یخ دنا): غار یخ در روستای خفر در 65 کیلومتری جنوب سمیرم در ارتفاع 3850 متری قله دنا میان قلههای قدوس و بیژن قرار دارد. این غار یکی از غارهای دیدنی ایران است که در سال 1346 خورشیدی توسط کوهنوردان استان فارس کشف شد. این غار دارای آبشار یخی و ستونهای یخی بسیار جالب توجه است و در انتهای غار دریاچه زیبایی مملو از قطعات یخ شناور مشاهده میشود. از آنجا که درون غار دما بسیار پایین است، آبی که در غار جریان دارد یخ میزند و تمام طول سال این غار پوشیده از یخ میباشد و به همین دلیل به این نام معروف شده است. اگرچه مسیر پیمایش غار فنی نمیباشد اما به دلیل یخی و لیز بودن مسیر، باید با احتیاط بسیار انجام شود. بهترین زمان بازدید از غار اواخر فصل بهار و اوایل تابستان است.
از دیگر غارهای استان اصفهان میتوان از غار باووک (فریدونشهر)، غار پوده (شهرضا)، غار پیر هشتاد (فریدونشهر)، غار چشمه ریسان (فریدونشهر)، غار دختران (فریدونشهر)، غار دمه (شاهین شهر و میمه)، غار قلعه جمال (گلپایگان)، غار کبوتران (فریدونشهر)، غار کبوتری (سمیرم)، غار کلبیس کب (فریدونشهر) و غار چال قفا (سمیرم)، غار شاه آباد (شهرضا)، غار شاه عبدالله (شهرضا)، غار کاموی چوپانان (نایین)، غار سوقه (نایین)، غار علویجه (نجفآباد) و غار کوکولو یا کیلی میلی (اصفهان) نام برد.
جلگه اصفهان: دشت اصفهان که در دامنههای شرقی ارتفاعات زاگرس قرار گرفته، از آبرفت رودخانه زایندهرود تشکیل شده است. قسمت جنوب شرقی این دشت با شیب ملایمی به باتلاق گاوخونی منتهی میگردد.
دشت بُرخوار: این دشت پهنهای به مساحت 1863 کیلومتر مربع را شامل شده و در شهرستان برخوار قرار دارد. این دشت از غرب به ارتفاعات مورچه خورت و از شمال به ارتفاعات شمالی بخش برخوار و از جنوب به اصفهان و از شرق به سگزی و کوهپایه محدود میشود. ارتفاع این دشت 1590 تا 1600 متر از سطح دریا بوده و دارای شیب ملایمی در حدود 1/5-0/5 در هزار از غرب به جنوب شرق میباشد.
دشت کاشان: دشت کاشان بخشی از شهرستان کاشان است که از جنوب به ارتفاعات کرکس و از شمال به نوار ریگ بلند ختم میشود.
دشت مبارکه: این دشت در شهرستان مبارکه واقع شده و توسط رشته کوههای متعدد احاطه شده است. از معروفترین این ارتفاعات میتوان به کوههای خولنجان، طالخونچه، کوه زرد و کوه قلعه بَزی اشاره نمود.
دشت لالههای واژگون: دشت لالههای واژگون یکی از دشتهای زیبا و منحصر به فرد پوشیده از لالههای واژگون است که در دامنه کوه گلستان کوه قرار دارد. گلستان کوه با ارتفاع 3631 متر در مسیر خوانسار به اصفهان و در 15 کیلومتری شهر خوانسار قرار دارد.
لالههای واژگون یکی از گلهای نادر در دنیاست که از آخرین روزهای فروردین ماه تا اوایل خرداد ماه در مناطق محدودی از کشور از جمله دشت گلستان کوه در منطقه خوانسار استان اصفهان، مناطق ییلاقی سررود و دامنههای دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد و دشت لالههای واژگون در دامنه کوههای استان چهارمحال و بختیاری قابل رؤیت میباشند.
این گل در ارتفاع بالاتر از 1500 متر در دشتهای صخرهای میروید و ساقه آن حدود 120 سانتیمتر طول دارد. اگرچه لاله واژگون و به خصوص پیاز آن سمّی است، اما افراد محلی از این گیاه برای درمان رماتیسم، درد سینه، درد دندان، سرفه، آسم و برونشیت استفاده میکنند.
در برخی نقاط این گلهای زیبا را با نام «اشک سیاوش» نیز میشناسند. دلیل آن افسانهای است مربوط به پهلوان اسطورهای ایران باستان که میگویند جایی که خون سیاوش اولین بار بر زمین ریخت، پرسیاوش رویید. گل لاله سرخ رنگی که شاهد این اتفاق بود، سر به زیر انداخت و بر بیگناهی سیاوش گریست. بعد از آن این گل به همان حال مغموم باقی ماند و لاله واژگون نام گرفت. لالههای واژگون را به دلیل شبنم صبحگاهی که روی آن مینشیند اشک مریم نیز مینامند.
گفته میشود این گیاه نخستین بار در قرن 16 میلادی به وسیله جهانگردان اروپایی از ایران به اتریش برده شد و در باغهای ثروتمندان و خاندان سلطنتی پرورش یافت و از قرن 19 میلادی کشت آن در هلند نیز رایج شد.
کویر مرنجاب: کویر مرنجاب بخشی از بیابان بند ریگ است که در شمال شهرستان آران و بیدگل در شمال استان اصفهان قرار دارد. این کویر از شمال به دریاچه نمک مسیله، از غرب به کویر مسیله و بیابان آب شیرین، از شرق به بیابان پشت ریگ و پارک ملی کویر و از جنوب به بیابان بند ریگ و تپههای ماسهای روان این بیابان و شهرستانهای آران و بیدگل و کاشان محدود میشود. ارتفاع متوسط کویر مرنجاب از سطح آبهای آزاد در حدود 580 متر میباشد. قسمت عمده این کویر پوشیده از تپههای شنی و ریگزار است.
کویر مرنجاب در گذشته از نظر پوشش گیاهی بسیار غنی و متراکم و پوشیده از جنگلهای تاق بوده است که عموماً جهت مصارف خانگی و یا پخت کاشی و آجرهای مساجد و پلهای اصفهان قطع گردیدهاند. در حال حاضر عمده پوشش گیاهی منطقه شامل گیاهان شورپسند از جمله درختهای گز، تاق، ارته، اسکنبیل، قیچ، دم گاوی و ... است که جهت جلوگیری از فرسایش خاک و مهار بیابانزایی احیا گردیدهاند. پوشش جانوری این منطقه نیز به دلیل وجود آب و غذای فراوان، بسیار غنی است. از جمله جانوران موجود در این منطقه میتوان به گرگ، شغال، کفتار، روباه شنی، گربه شنی، بزمجه، آفتابپرست، انواع مارمولک، مار، عقرب، تیهو، عقاب، شاهین و ... اشاره نمود. در سالهای اخیر در این منطقه پلنگ نیز دیده شده بود.
در زمان صفویه مسیر اصفهان (پایتخت) و مشهد از اهمیت خاصی برخوردار بوده است و مسیر مرنجاب، اصفهان را از طریق کاشان به جاده سنگفرش اصفهان- مشهد متصل میساخته است. حمله ازبکها و افغانها از طریق دریاچه نمک به کاشان که تا اصفهان پیش رفتند، شاه عباس را به صرافت انداخت تا در سال 1012 هجری قمری یک پایگاه نظامی در این منطقه ایجاد نماید و جلوی تهدیدات را بگیرد و به این ترتیب کاروانسرایی در این منطقه ساخته شد. بالای این کاروانسرا به شکل سنگرهای دیدهبانی است و ذکر شده است که همیشه 500 پاسدار مسلح در این مکان حضور داشتند تا امنیت عبور کالا در این منطقه را تأمین نمایند.
پس از ساخت کاروانسرا، تأمین آب مورد نیاز آن از ملزومات بوده است. آب مرنجاب توسط یک قنات به طول 2500 متر از قسمت شمالی کاروانسرا و در زمینهای سست ماسهای تأمین میگردید. کندن چاههای متعدد در این زمینهای ماسهای به قدری مشقتبار بوده است که این منطقه به مرد رنج آب مشهور میگردد و به مرور زمان برای سادگی تلفظ، به مرنجاب تغییر مییابد.
در سالهای اخیر اتاقهای کاروانسرای مرنجاب جهت اسکان مسافران مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین در درون کاروانسرا یک سفرهخانه سنتی راهاندازی گردیده است.
رودخانه زاینده رود: زایندهرود یکی از بزرگترین رودخانههای داخلی فلات مرکزی ایران است که از ارتفاعات زردکوه بختیاری در حدّفاصل اصفهان و چهارمحال و بختیاری سرچشمه گرفته و پس از مشروب ساختن هزاران هکتار زمین و پیمودن 360 کیلومتر از راههای پرپیچ و خم و سرسبز، در 140 کیلومتری جنوب شرقی اصفهان به تالاب گاوخونی میریزد.
رودخانه زایندهرود در کتابهای تاریخ و جغرافیا به نامهای مختلفی همچون زندهرود، زندرود، زرینرود، زرینهرود، زنرود و درج شده است زیرا آب آن در طول مسیر زایش کرده و تزاید مییابد. زایندهرود در قدیم به زندکرود به معنی رودخانه بابرکت مشهور بوده است. برخی نیز این رود را عامل سلامتی و زنده بودن میدانستند و نام زندهرود را بر آن نهادهاند.
این رودخانه علاوه بر این که نقش بسزایی در طراوت، شادابی و سرسبزی محیط شهرهای همجوار ایفا میکند، از نظر زیست محیطی و اقتصادی نیز اهمیت بسیار دارد.
رودخانه ماربر: رودخانه ماربر یکی از مهمترین رودخانههای استان اصفهان است که ارتفاعات کوه دنا سرچشمه گرفته و با پیوستن به رودخانه بشار، رودخانه بزرگ خرسان را به وجود میآورد. رودخانه ماربر نقش مهمی در بخش کشاورزی شهرستان سمیرم دارد و در حدود 40 هزار هکتار از اراضی شهرستان سمیرم، آب مورد نیاز خود را از این رودخانه تأمین مینمایند.
رودخانه کَلَهرود: رودخانه کلهرود از رودخانههای فصلی استان اصفهان است که در روستای کلهرود از توابع بخش مرکزی شهرستان شاهین شهر جریان یافته و روستا را به دو بخش تقسیم میکند.
رودخانه هینی: رودخانه هینی از دیگر رودخانههای روستای کلهرود است که از جنوب غربی روستا عبور میکند. در حاشیه رودخانه فصلی هینی چشماندازهای زیبا و دلنوازی وجود دارد که در ایام مختلف سال پذیرای گردشگران و دوستداران طبیعت میباشد.
رودخانه مرغاب: رودخانه مرغاب تنها رودخانه شهرستان نجفآباد استان اصفهان است که نقش حیاتی در این منطقه دارد. این رود که اصولاً در فصل پرآبی دارای آب میباشد، از کوه احمدرضا در جنوب روستای قلعه ناظر (از توابع شهرستان تیران و کرون) سرچشمه میگیرد و در جهت جنوب شرقی پس از گذشتن از مجاورت روستای خمیران، به سمت تیران جریان یافته و در نزدیکی جوزدان به زایندهرود میپیوندد. طول این رودخانه حدود 100 کیلومتر میباشد.
آب رودخانه مرغاب به دلیل نفوذ در بستر خود، سبب تغذیه سفرههای آب زیرزمینی شده و تأثیر مستقیمی بر قنوات موجود در حریم و حاشیه رودخانه دارد و به این ترتیب شرایط تشکیل پرآبترین قناتهای این منطقه را فراهم نموده است.
رودخانه گلپایگان: رودخانه گلپایگان رود مهم شهرستان گلپایگان است که در کتابهای جغرافیایی با نام رود قبله نیز نامیده میشود. نامیدن این رودخانه به رود قبله از آن جهت بود که این رود از جنوب غربی به شمال شرقی (رو به قبله) جریان مییابد. این رود از ارتفاعات جنوبی خوانسار سرچشمه میگیرد و اصلیترین شبکه زهکش منطقه را تشکیل میدهد. این رودخانه علاوه بر این که مهمترین منبع تأمین آب شهرستان گلپایگان محسوب میگردد، وظیفه تخلیه سیلابهای حوضه را نیز به عهده دارد بنابراین حجم زیادی از منابع شن و ماسه را برای منطقه فراهم میسازد.
حاشیه رودخانه گلپایگان از محل صفر احمد تا دربند در دراز (طول بیش از 25 کیلومتر) دارای بیشهزارهای سرسبز و متراکمی از انواع درختان تبریزی، سپیدار، چنار، بید، زبان گنجشک، سنجد، گز، نسترن، قیچ، اشک ارژن، نِی، شیرین بیان، تلخ بیان، پونه، ترشک، جگن، خارشتر و دیگر گیاهان خودرو میباشد. در این منطقه انواع محصولات زراعی، صیفیجات و درختانی چون گردو، بادام، زردآلو، سیب، آلوچه، آلبالو، به، انگور و آلو کاشته شده است. به این ترتیب بیشهزارهای اطراف رودخانه اکوسیستمی بینظیر و تفرجگاهی طبیعی برای ساکنان گلپایگان محسوب میشود. در بخشی از رودخانه که جریان دائمی برقرار میباشد انواع ماهیان رودخانهای زندگی میکنند.
این رود پس از گذشتن از گلپایگان، لعلبار (اناربار) نامیده میشود و مازاد آن در شرق شهرستان قم، به مسیله میریزد.
رودخانههای شهرستان کاشان: در شهرستان کاشان رودخانههای متعددی جریان دارند که اکثر آنها خشکرودهایی هستند که در مواقع بارندگی جریان یافته و در مواقع گرم سال خشک میشوند. این رودها که از شمال غربی به جنوب شرقی جریان دارند، عبارتند از رودخانههای دهنار، سار، هنجن، وادقان، کله، اردهال و جهق. در این شهرستان رودهایی همچون نابر، قمصر، قهرود و گپرکن وجود دارند که جریان دائمی داشته اما حجم آب آنها بسیار اندک است.
تالاب بینالمللی گاوخونی: تالاب گاوخونی که باتلاق گاوخونی نیز نامیده میشود، تالابی است در استان اصفهان که مقصد نهایی رودخانه زایندهرود میباشد. این تالاب در 167 کیلومتری جنوب شرق اصفهان در مجاورت شهر ورزنه و در ارتفاع 1470 متری از سطح دریا واقع شده است. بیشترین عمق این تالاب 1/5 متر میباشد.
این تالاب یکی از 22 تالاب ثبت شده کشور میباشد که در سال 1354 خورشیدی در کنوانسیون رامسر به ثبت رسید اما متأسفانه با تخصیص بیرویه آب به صنایع و باغها، آب ورودی این تالاب مدتهای مدید است که به حداقل و حتی صفر رسیده است. این تالاب که زمانی زیستگاه پرندههای مهاجر به ویژه فلامینگوها و از جاذبههای گردشگری استان اصفهان به شمار میرفت، در حال نابودی است. خشک شدن این دریاچه عواقب جبرانناپذیر زیست محیطی در پی خواهد داشت که یک مورد آن افزایش گرد و غبار و ایجاد معضلات مرتبط با آن است.
دریاچه نمک: دریاچه نمک در فاصله حدود 35 کیلومتری شمال شرقی شهرستان آران و بیدگل استان اصفهان و شمال کویر مرنجاب قرار دارد. این دریاچه زیبا و منحصر به فرد میان استانهای اصفهان، سمنان و قم مشترک بوده و از شمال به دشت ورامین، از جنوب به شهرستان آران و بیدگل، از شرق به سیاه کوه و از غرب به استان قم محدود میشود. این دریاچه با مساحتی بالغ بر 2400 کیلومتر مربع، بزرگترین دریاچه نمک طبیعی ایران و حتی جهان به شمار میرود. طول این دریاچه 80 کیلومتر و عرض آن 30 کیلومتر میباشد. ارتفاع متوسط دریاچه نمک از سطح دریاهای آزاد 707 متر است و قسمتهای شمالی دریاچه از ارتفاع کمتری برخوردار است. دریاچه نمک در بیشتر مواقع سال خشک و پوشیده از نمک بوده و در ماههای بارندگی ارتفاع آب این دریاچه در برخی مناطق به 2 سانتیمتر میرسد اما پس از تابش خورشید، به سرعت تبخیر میشود.
این دریاچه مثلثی شکل، در حقیقت باقی مانده دریای مرکزی ایران و حاصل ورود آبشور رودها و سیلابها در طول چندین هزار سال است. عمق نمک این دریاچه از 5 تا 54 متر متغیر است و توسط لایههای خاک رس، از یکدیگر جدا میشوند. پس از هر بارش و تبخیر آب در این دریاچه، نمکهای موجود کَرتبندیهای زیبایی به شکل چندضلعی تشکیل میدهند که بسیار دیدنی است. زمینهای اطراف این دریاچه به شدت باتلاقی میباشد و وسعت باتلاقها در منطقه غرب دریاچه بسیار وسیعتر از مناطق دیگر آن است.
دریاچه نمک از قدیمالایام برای تأمین نمک طعام مورد بهرهبرداری بوده است. نمک برداشت شده بدون هیچگونه فرآوری خاصی مورد استفاده قرار گرفته و نیاز به تصفیه ندارد (فصل برداشت نمک تابستان است). خاصیت دیگر این دریاچه وجود 20 میلیون تن یون منیزیم است که کارکرد مؤثری در صنایع نسوز دارد. از شورابهها حداقل 10 نوع منابع کانی میتوان استخراج نمود که در صنایع کود شیمیایی، کاغذ، عایقکاری لوله، ضدیخ، مواد آرایشی، پزشکی و شیشه کاربرد دارد.
یکی از جاذبههای دریاچه نمک وجود جزایر متعددی است که در چند نقطه از دریاچه قد برافراشتهاند که بزرگترین آنها «جزیره سرگردان» نامیده میشود. این جزیره با حالتی مدور و با شعاع تقریبی 1500 متر، در حاشیه جنوب شرقی دریاچه و فاصله 6 کیلومتری شمال کاروانسرای مرنجاب قرار دارد. در دو انتهای جزیره دو چاه قرار دارد که برای لرزهنگاری زلزله تعبیه شده و دستگاههای لرزهنگار در آن نصب شده است. بلندترین نقطه جزیره در حدود 824 متر ارتفاع دارد که با توجه به ارتفاع 788 متری نمکزار مجاور آن، در حدود 36 متر از سطح کویر بالاتر است. این جزیره از سنگهای متخلخل آتشفشانی تشکیل شده و عاری از پوشش گیاهی است.
دریاچه سد زاینده رود: دریاچه سد زاینده رود با مساحت 45 کیلومتر مربع، در مجاورت شهر چادگان در 110 کیلومتری غرب اصفهان قرار دارد. ارتفاع این دریاچه در حدود 2000 متر از سطح دریا است.
سد زایندهرود در سال 1349 خورشیدی بر روی رودخانه زایندهرود در استان اصفهان به منظور تأمین بخشی از آب آشامیدنی استانهای اصفهان، چهارمحال و بختیاری و یزد، تأمین آب کشاورزی حوضه زایندهرود، کنترل سیلابهای فصلی و تولید برق ساخته شد. حجم مخزن این سد در بیشترین میزان 1470 میلیون مترمکعب و حجم مفید آن 1090 میلیون مترمکعب میباشد. متأسفانه خشکسالیهای سالهای گذشته حجم آب ذخیره این سد که تنها منبع تأمینکننده آب آشامیدنی ساکنان استان اصفهان و استانهای همجوار است را به شدت کاهش داده است.
دریاچه سد زایندهرود زیستگاه ماهیانی همچون انواع قزلآلای رنگین کمان، کپور و زرد میباشد و افراد بسیاری برای ماهیگیری به این منطقه مراجعه مینمایند.
دریاچه سد گلپایگان: دریاچه سد گلپایگان در 18 کیلومتری جنوب غربی شهر گلپایگان و در نزدیکی روستای اختوان قرار دارد.
سد گلپایگان اولین سد مخزنی خاکی و اولین سد مدرن ایران است که عملیات ساخت آن در سال 1326 خورشیدی آغاز و در سال 1336 به بهرهبرداری رسید. هدف از احداث این سد جلوگیری از خسارات ناشی از سیل و تأمین آب کشاورزی 6000 هکتار از اراضی کشاورزی منطقه بوده است. این سد بر روی رودخانه اناربار (قمرود) ساخته شده و دارای 57 متر ارتفاع از سطح زمین میباشد. علیرغم محدود بودن تجهیزات فنی و امکانات رفاهی در زمان ساخت این سد، با تلاش شبانهروزی و دلسوزانه سازندگان آن، بعد از گذشت سالیان دراز از زمان بهرهبرداری، تاکنون ایمنی و پایداری سد مطلوب و قابل قبول بوده و مهمترین منبع تأمین آب کشاورزی زمینهای گلپایگان است. حجم کل مخزن این سد 45 میلیون مترمکعب و حجم مفید مخزن 42 میلیون مترمکعب است.
در دریاچه سد گلپایگان ماهیانی همچون سوف، کپور، ماهی سفید رودخانهای و قزلآلا یافت میشود.
دریاچه سد حنا: دریاچه سد حنا در 30 کیلومتری شهرستان سمیرم و 190 کیلومتری جنوب شرق اصفهان واقع شده است. مساحت این دریاچه در طول سال متفاوت است (بین 520 هکتار در مهر ماه تا 890 هکتار در اسفند ماه). عمق این دریاچه نیز متغیر بوده و از 2 تا 30 متر در نوسان است. تاکنون در دریاچه سد حنا 7 گونه ماهی استخوانی بومی و 2 گونه ماهی پرورشی شناسایی شدهاند.
سد حنا در سال 1373 خورشیدی بر روی رودخانهای به همین نام از سرشاخههای رودخانه کارون توسط وزارت نیرو احداث شد. ظرفیت مخزن سد 50 میلیون مترمکعب، طول تاج آن حدود 254 متر، عرض آن 10 متر و ارتفاع سد 35 متر میباشد. هدف از احداث این سد جلوگیری از هدر رفتن آب رودخانه حنا و تأمین آب برای فعالیتهای کشاورزی در اراضی حنا بوده است.
ایجاد دریاچه حنا و تقویت پوشش گیاهی منطقه حاشیه دریاچه سبب تجمع پرندگان و ایجاد محیط مناسبی برای زیست و تکثیر انواع حشرات و جانوران و افزایش غنای گونهای و پتانسیلهای زیستی، اقلیمی و هیدرولوژیکی منطقه گردیده و در مجموع چشمانداز طبیعی، زیبا و تفرجگاهی دلپذیر را به وجود آورده است.
دریاچه ذوب آهن: این دریاچه به صورت مصنوعی جهت ذخیره آب برای کارخانه ذوب آهن اصفهان ساخته شد و هم اکنون آب مورد نیاز ذوب آهن پس از مصرف و گرم شدن، به این دریاچه منتقل میشود.
اطراف این دریاچه محیط مناسبی برای گذران اوقات فراغت و ماهیگیری میباشد. این دریاچه زیستگاه ماهیانی همچون کپور، شیر، ساردین و هامور میباشد.
آبشار کرد علیا: آبشار کرد علیا در 95 کیلومتری غرب اصفهان و شمال روستای کرد علیا (یا کرد بالا از توابع شهرستان تیران و کرون) در ارتفاعات دالانکوه قرار دارد. این آبشار که از آب شدن چالبرفهای دالانکوه جریان مییابد، در اوایل بهار آبریزی بیشتری دارد و در تابستان خشک میشود. ارتفاع این آبشار حدود 50 متر میباشد.
آبشار آب ملخ: آبشار آب ملخ در 60 کیلومتری شهر سمیرم و در مجاورت روستای آب ملخ قرار دارد. آبشار آب ملخ از دو قسمت تشکیل شده است. قسمت اول آن سرچشمه آبشار است که از دل کوه بیرون میآید و بخش دیگر که در زیر سرچشمه آن قرار گرفته، طاقدیسی سبز رنگ است که همچون پلی روی رودخانه ماربر خم شده است. وجه تسمیه آبشار به آب ملخ به این دلیل است که در آب این آبشار ترکیبات خاصی وجود دارد که موجب از بین رفتن ملخها شده و همچون یک آفتکش طبیعی برای آبیاری مزارع استفاده میشود.
این آبشار به آبشار تخت سلیمان نیز معروف است و دلیل آن این است که در این منطقه یک قطعه سنگ بزرگ و طبیعی وجود دارد که مانند یک پل روی رودخانه آب ملخ قرار گرفته و دو دره را به یکدیگر متصل میسازد. برخی از اهالی منطقه نیز اعتقاد دارد که این پل مانند یک تخت، محل استراحتگاه حضرت سلیمان بوده است.
پشت آبشار پرتگاه خطرناک و زیبایی وجود دارد که آب ملخ را به یکی از خطرناکترین آبشارهای ایران تبدیل نموده است. بهترین زمان بازدید از آبشار آب ملخ فصل بهار و تابستان است. از محل روستای آب ملخ تا روستا در حدود یک ساعت پیادهروی است.
آبشار سمیرم: آبشار سمیرم در 4 کیلومتری شرق شهرستان سمیرم در اعماق تنگهای با دیوارهای سنگی قرار دارد. این آبشار در گذشته در حدود 70 متر ارتفاع داشته است که در اثر فرسایش، از ارتفاع آن کاسته شده و در حال حاضر به حدود 35 متر رسیده است. آب آبشار در نهایت به حوضچههای مصنوعی میریزد که در اطراف آبشار و برای برای استراحت بازدیدکنندگان احداث شده است.
آبشار سمیرم یک آبشار دائمی است اما با توجه به وجود باغهای سیب در بالادست و استفاده از آب آن برای آبیاری باغها و مزارع، میزان آب آن در تابستان به نحو چشمگیری کاهش مییابد بنابراین پرآبترین و باشکوهترین زمان برای بازدید از آبشار، اوایل فصل بهار است.
آبشار خَفر: آبشار خفر در 5 کیلومتری روستای خفر در 75 کیلومتری جنوب شهرستان سمیرم استان اصفهان قرار دارد. ارتفاع این آبشار در حدود 30 متر است و بر روی دامنههای پرشیب دنا در محدودهای تحت عنوان دره قاش مستان واقع گردیده است. دسترسی به آبشار از روستای خفر مستلزم صرف یک ساعت پیادهروی سبک است. آب این آبشار بلند و پرآب از قلههای مرتفع دنا تأمین میشود. بهترین زمان بازدید از این منطقه اردیبهشت تا شهریور ماه است.
آبشار بی بی سیدان: آبشار بی بی سیدان در 48 کیلومتری جنوب غربی سمیرم در مجاورت روستای بی بی سیدان و رودخانه سمیرم در ورودی تنگهای به نام تنگه نازی قرار دارد.
آبشار سیاه دره: آبشار سیاه دره یکی از آبشارهای استان اصفهان است که در شهر دامنه از توابع بخش مرکزی شهرستان فریدن (در غرب استان اصفهان) قرار دارد.
آبشار پشندگان: آبشار پشندگان در پاییندست روستای پشندگان از توابع دهستان پشتکوه شهرستان فریدونشهر در فاصله 75 کیلومتری جنوب فریدونشهر قرار دارد. ارتفاع این آبشار حدود 45 متر است و در بهار و تابستان چشمانداز بینظیری را خلق مینماید.
وجود انواع درختان جنگلی همچون سیب، زالزالک، بنه، بلوط، گردو و انواع پرندگان وحشی، بر زیبایی این منطقه افزوده است.
آبشار پونهزار: آبشار پونهزار یکی از زیباترین آبشارهای ایران است که در نزدیکی روستای دربند (پس از روستای چغیورت) از توابع شهرستان فریدونشهر استان اصفهان واقع شده است. ارتفاع این آبشار 75 متر است و مسیر دسترسی به آن در حدود 3 کیلومتر به صورت پیادهروی در شیب نسبتاً ملایم رو به پایین است.
این آبشار به دلیل رویش پونه در آبراهههای آن، به این نام معروف شده است.
آبشار دورک: این آبشار در نزدیکی روستای دورک از توابع پشتکوه شهرستان فریدونشهر قرار دارد و از یک دیوار بلند سنگی به پایین سرازیر میشود. بهترین زمان برای بازدید از این آبشار در فصل بهار و تابستان است زیرا در بیشتر مواقع در فصل زمستان مسیرهای ارتباطی روستای دورک به دلیل بارش برف، مسدود میشود.
روستای دورک در 140 کیلومتری شهرستان فریدونشهر و در مجاورت رودخانه آب گوکان (رودخانه دورک) قرار دارد.
آبشار شاه لولاک: این آبشار در 5 کیلومتری جنوب شهر چرمهین از توابع شهرستان لنجان در استان اصفهان واقع شده است. آبشار شاه لولاک در کوهی به همین نام به ارتفاع 2750 متر از رشته کوههای واقع در زاگرس مرکزی قرار دارد و ارتفاع آن به 70 متر میرسد. منحصر به فرد بودن این آبشار از این جهت است که به صورت چشمهای پرآب و خروشان، از دیواره مرتفع کوه با شیب منفی سرچشمه میگیرد در حالی که اغلب آبشارهای ایران به صورت جوی روانی از روی سطح سرازیر میگردند. این آبشار از آبشارهای دائمی استان اصفهان است اما میزان آبدهی آن در طول سال متفاوت است. این آبشار در زمستان کاملاً یخ زده و قندیلهای زیبا و قطور یخی به ارتفاع 70 متر تشکیل میدهد. در بهار شعبهای دیگر از آبشار شاه لولاک جریان مییابد که ارتفاع آن نزدیک به 90 متر است و آبی خروشان دارد که در نزد مردم منطقه به آبشار هولوکی معروف است.
آب آبشار در محلی که نزد مردم منطقه به حوض معروف است روی زمین آرام میگیرد. بقایای حوض قدیمی به صورت تخته سنگهای بزرگ و حجاری شده مشهود است. بر بدنه یکی از سنگها، کتیبهای به زبان فارسی حک شده است.
این آبشار نزد مردم منطقه با نامهای آبشار شالورا، شاهلران و شاهلورا نیز شناخته میشود.
آبشار طرزه: این آبشار یکی از جاذبههای طبیعی منطقه پشتکوه شهرستان فریدونشهر است که از ارتفاعات زاگرس مرکزی سرچشمه میگیرد و در روستای زیبای طرزه واقع شده است. ارتفاع این آبشار حدود 40 متر میباشد و در تمام فصول سال جریان دارد.
آبشار نوغان: آبشار نوغان آبشاری است که در امتداد رودخانه قمرود (اناربار) واقع شده است. این آبشار نام خود را از نام پلی (پل نوغان) گرفته که بر روی این رودخانه بنا شده است.
چشمه آب معدنی و آب گرم ورتون: این چشمه در 43 کیلومتری جاده اصفهان به یزد در منطقهای به نام ورتون قرار دارد. استحمام در آب گرم ورتون سبب آرامش دردهای عصبی و رماتیسمی و نوشیدن آن باعث ازدیاد ترشح معده میگردد. در این منطقه حمامهایی به سبک دوره صفویه وجود دارد که بیشتر آنها مخروبهاند ولی برخی از آنها سالم بوده و مورد استفاده مراجعهکنندگان میباشند.
چشمه لنگان: این چشمه در روستای سیبک از توابع دهستان چشمه لنگان بخش مرکزی شهرستان فریدونشهر قرار دارد. آب این چشمه از زیر تخته سنگهای بزرگ با فشار زیاد خارج میشود که قسمتی از آن با استفاده از سه ایستگاه پمپاژ، از طریق خط لوله 14 کیلومتری، آب آشامیدنی فریدونشهر و روستاهای مجاور آن را تأمین میکند.
این چشمه و محدوده آن یکی از مهمترین تفرجگاههای مردم این منطقه است.
چشمه بابا احمد: این چشمه در فاصله 18 کیلومتری مرکز شهرستان فریدونشهر و در نزدیکی روستای سرداب سفلی قرار دارد.
چشمه مرغاب: این چشمه در دهانه دالانکوه در شهرستان تیران و کرون واقع شده و از برفهای دائمی کوه تغذیه میشود. این چشمه در تمام طول سال دارای آب فراوان است.
چشمه شیربرنجی: این چشمه در 15 کیلومتری شمال سمیرم و در جاده شهرضا واقع شده است.
چشمه آب ملخ: این چشمه در شهرستان سمیرم واقع شده و حجم آبدهی آن 50 لیتر در ثانیه است.
چشمه سراب افوس: این چشمه در نزدیکی شهرستان فریدن واقع شده و از زردکوه سرچشمه گرفته و به سد زایندهرود میریزد.
چشمه خوانسار: این چشمه در نزدیکی شهر خوانسار قرار دارد و حجم آبدهی آن 40 لیتر در ثانیه است.
چشمه ابیانه: این چشمه از منطقه کوهستانی کرکس سرچشمه گرفته و سپس وارد روستای ابیانه میشود. روستای ابیانه در 40 کیلومتری شمال غربی شهرستان نطنز قرار دارد.
چشمه بازرنگ: این چشمه در 65 کیلومتری جنوب غربی سمیرم و جنوب شهر کمه واقع شده است.
چشمه نول: این چشمه در فاصله 115 کیلومتری جنوب سمیرم و در نزدیکی روستای نقل واقع شده است. درجه حرارت آب این چشمه بسیار پایین است. به علت برفگیر بودن ارتفاعات این نواحی، در اثر ذوب برف و جاری شدن آب از دامنه دنا، منظره زیبایی در این ناحیه خلق میشود.
استان اصفهان به طور کلی از مناطق خشک و نیمه خشک کشور محسوب میشود. از یک طرف وجود رشته کوههای زاگرس در قسمت غرب استان مانع نفوذ رطوبت به نواحی مرکزی و شرق استان شده و از طرف دیگر وجود نواحی پست و کویری شرق استان، هوای بخش وسیعی از آن را تحت تأثیر خود قرار داده است.
با توجه به تفاوت ارتفاعات در مناطق مختلف، سه نوع آب و هوای متفاوت در سطح استان دیده میشود:
1- آب و هوای بیابانی (بسیار خشک تا خشک گرم): از مشخصات این نوع آب و هوا تغییر شدید و سریع درجه حرارت، کمی بارش و وزش بادهای تند در طول سال است. این نوع آب و هوا مناطقی چون شمال شهرستان نائین، خور و بیابانک، انارک تا شمال اردستان را شامل میشود.
2- آب و هوای نیمه بیابانی (نیمه خشک): خشکی هوا و کمی بارندگی از مشخصات این نوع آب و هوا محسوب میشود. آب و هوای نیمه بیابانی شهرستان اصفهان را دربر میگیرد اما وجود رودخانه زایندهرود به طرز چشمگیری بر روی آب و هوای این ناحیه اثر مثبت داشته و آن را تعدیل مینماید.
3- آب و هوای نیمه مرطوب سرد: نواحی غرب و جنوب غربی استان اصفهان از این نوع آب و هوا برخوردار میباشند. در این مناطق به نسبت افزایش ارتفاع، میزان بارندگی نیز افزایش یافته و از گرمای هوا کاسته میشود.
میزان بارش و دما در استان اصفهان تابع وضعیت توپوگرافی منطقه است به این معنا که در مناطق غرب و جنوب استان که از کوههای مرتفع پوشیده شده است، میانگین درجه حرارت سالانه به حدود 4 درجه سانتیگراد و در نواحی جلگهای شرق استان، میانگین درجه حرارت به حدود 22 درجه میرسد. بنابراین میانگین دمای هوا در استان اصفهان از غرب به شرق افزایش مییابد. در میان مناطق مختلف استان، خور با میانگین دمای سالانه 19/5 درجه سانتیگراد، گرمترین و سمیرم با متوسط دمای سالانه 10/6 درجه سانتیگراد، سردترین منطقه استان اصفهان میباشند.
متوسط بارش سالیانه در این استان در حدود 120 میلیمتر میباشد. میانگین بارش سالیانه در ارتفاعات غربی استان 1300 میلیمتر و در نواحی پست شرقی و شمال شرقی 60 میلیمتر میباشد.
تعداد روزهای یخبندان استان اصفهان 76 روز در سال است.
به طور کلی در خصوص آب و هوای استان اصفهان میتوان گفت در این استان فصول چهارگانه بسیار منظم است چنان که آغاز و پایان هر فصل به خوبی مشهود میباشد.
بادهایی که در استان اصفهان میوزند عموماً بادهای غربی و جنوب غربی میباشند. وزش بادهای جنوب غربی مختص به زمان خاصی نیست و اغلب ایام سال این بادها جریان دارند اما وزش بادهای غربی معمولاً در دو زمان رخ میدهد یکی از نیمه اسفند تا نیمه اردیبهشت ماه و دیگری از اوایل شهریور تا اواسط مهر ماه.
به طور کلی بادهایی که در استان اصفهان میوزند بیشتر به صورت نسیم و بادهای خفیف محلی میباشند و فقط در نواحی بیابانی بادهای شدید جریان دارند.
اگرچه پوشش گیاهی استان اصفهان از نظر کمّی از مناطق فقیر ایران به شمار میرود اما از دیدگاه تنوع گیاهی و گونهای تا حدودی غنی است و در حدود 2000 گونه گیاهی در استان شناسایی شده است. بر اساس تقسیمبندی اقلیمهای رویشی پابو، استان اصفهان در فلور ایرانی- تورانی واقع شده است و به 5 زیر منطقه به شرح زیر تقسیم میشود:
الف) منطقه رویشی نیمه بیابانی: بیش از 47 درصد از مساحت استان در قلمروی این اقلیم قرار دارد. مناطق واقع در نیمه شرقی استان شامل شهرهای خور و بیابانک، چوپانان، انارک، نائین، ورزنه، کاشان، بادرود، زواره و اردستان در محدوده این اقلیم قرار دارند. قسمت عمده گونههای موجود در این منطقه از خانوادههای اسفناجیان، کاسنی، بقولات و گندمیان میباشد. به طور کلی فلور این منطقه رویشی به دلیل محدودیتهای اقلیمی، غنی نبوده و فقط برخی گونههای مقاوم به خشکی در چنین شرایط دشواری استقرار یافتهاند. مناطق پست این منطقه را اراضی شور تشکیل میدهد. همچنین سطح قابل توجهی از آن را ناهمواریهای ماسهای با پوشش گیاهی ویژه، به خود اختصاص داده است.
ب) منطقه رویشی استپی: این اقلیم رویشی حدود 36 درصد از سطح استان را پوشش میدهد و در مناطق مرکزی استان گسترش دارد. شهرهای قمصر، میمه، شاهینشهر، کوهپایه، اصفهان، تیران، زرینشهر، شهرضا و قسمتهایی از شمال بادرود در این منطقه رویشی واقع شدهاند. گونه غالب آن درمنه دشتی است.
ج) منطقه رویشی نیمه استپی: این منطقه حدود 2/13 درصد از استان را دربر گرفته و مناطق غرب و جنوب غربی استان را شامل میشود. متوسط ارتفاع این مناطق بیش از 2000 متر میباشد و از خصوصیات آن کوتاه شدن فصل رویش نسبت به دو اقلیم قبلی است به طوری که بیش از 60 درصد از بارشهای این منطقه به صورت برف ریزش میکند. شهرهای گلپایگان، خوانسار، فریدونشهر، چادگان و سمیرم در این اقلیم قرار گرفتهاند.
د) منطقه رویشی کوههای مرتفع: این اقلیم رویشی حدود 3 درصد از مساحت استان را در نواحی شرق فریدونشهر و جنوب غربی سمیرم از ارتفاع حدود 2500 متر به بالا را تشکیل میدهد (ارتفاعات رشته کوههای زاگرس). محدودیتهای عمده این اقلیم رویشی کوتاه بودن فصل رویش، شیب زیاد و سنگلاخی بودن آن میباشد. در این منطقه حدود 1000 گونه گیاهی شناسایی شده است که تنوع زیستی بسیار زیادی در پوشش گیاهی محسوب میشود. گونه ارس یکی از گونههای مهم و باارزش درختی این نواحی میباشد. گونههای مرتعی این محدوده را گونههای بوتهای و بالشتی و گراسهای پایا تشکیل میدهد.
هـ) منطقه رویشی جنگلهای خشک: این اقلیم کمتر از 0/5 درصد از سطح استان را به صورت نواری باریک در غرب فریدونشهر و جنوب غربی سمیرم پوشش میدهد. در این منطقه زبانههای جنگلهای بلوط غرب به داخل استان نفوذ کرده و به دلیل تغییر اقلیم، گونههای موجود از رشد زیادی برخوردار نیست.
با توجه به این که حیات جانوری بستگی مستقیم به پوشش گیاهی یک منطقه دارد، در استان اصفهان نیز به فراخور تنوع و تراکم پوشش گیاهی، گونههای جانوری مختلفی زندگی میکنند. با توجه به اظهارات فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان اصفهان، در حال حاضر حدود 24 هزار گونه مختلف جانوری در نقاط مختلف استان زیست میکنند. از 170 گونه پستاندار در ایران، 62 گونه در استان اصفهان شناسایی شدهاند. از 517 گونه پرنده شاسایی شده در کشور، 296 گونه پرنده در استان اصفهان جای گرفتهاند.
متأسفانه از میان گونههای موجود، 13 گونه جانوری از جمله یوزپلنگ، گربه شنی، عقاب طلایی، هوبره، اردک سرسفید و شاهین به دلیل تخریب زیستگاه و یا شکار غیرمجاز در معرض خطر انقراض میباشند.
مناطق حفاظت شده استان اصفهان
منطقه شکار ممنوع عباسآباد: این منطقه در شرق شهرستان نایین مابین شهر انارک و شهر بیاضه واقع شده و مشتمل بر دشتها و رشته کوههای به هم پیوسته میباشد. این منطقه با وسعت بیش از 300 هزار هکتار، زیستگاهی بکر و دست نخورده در قلب کویر برای انواع گونههای گیاهی و جانوری میباشد. به رغم وجود محدودیتهای زیستی از جمله بارندگی کم و متغیر، آب و هوای گرم و محدودیتهای خاک، پوشش گیاهی از تنوع و تراکم قابل توجهی برخوردار بوده و تاکنون بیش از 400 گونه گیاهی در سطح این منطقه شناسایی شدهاند و درمنه، گز و تاغ پوشش گیاهی شاخص آن میباشند.
در این منطقه 35 گونه پستاندار، 72 گونه پرنده بومی و 155 گونه پرنده مهاجر زندگی میکنند. این منطقه یکی از باارزشترین زیستگاههای یوزپلنگ آسیایی محسوب میشود. گونههای جانوری متعدد دیگری نیز در این منطقه دیده میشوند که مهمترین آنها پلنگ، جبیر، کاراکال، گربه شنی، شاه روباه، هوبره و زاغ بور میباشند.
متأسفانه احداث جاده چوپانان- اردکان به طول بیش از 30 کیلومتر که از قلب این منطقه عبور میکند، آسیبهای زیادی به این منطقه وارد آورده و منطقه را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم نموده است.
منطقه شکار ممنوع کهیاز: منطقه کهیاز در شرق شهرستان اردستان قرار دارد و از سال 1381 خورشیدی به عنوان «منطقه شکار ممنوع» مطرح میباشد. این منطقه با مساحتی در حدود 100 هزار هکتار از دشتها، کوهها و تپه ماهورهای متعدد تشکیل شده است که از مهمترین آنها میتوان به دشتهای دره باغ، انجیله و ارتفاعات کهیاز (دیاز) و کوه سیاه اشاره نمود. این منطقه با متوسط دمای سالیانه 17 درجه سانتیگراد، دارای آب و هوای نیمه خشک و بیابانی است و میانگین بارندگی سالیانه آن حدود 80 میلیمتر میباشد. از مهمترین گیاهان این منطقه میتوان به بادام کوهی، انجیر، گز، تاق، خارشتر، درمنه و قیچ اشاره نمود.
این منطقه به لحاظ شرایط خاص جغرافیایی و زیستی و برخورداری از پوشش گیاهی و جانوری مناسب، دارای ارزش حفاظتی بالایی بوده و در حال حاضر یکی از بهترین زیستگاههای هوبره (که گونهای در معرض خطر انقراض است)، میباشد. آهو، قوچ و میش، روباه شنی، گرگ، شغال و تشی از دیگر گونههای مهم این منطقه محسوب میشوند. کبک، تیهو، زنبورخوار معمولی، چکاوک، کبوتر جنگلی و دم جنبانک خاکستری از پرندگانی هستند که در این منطقه یافت میشود.
پارک ملی و پناهگاه حیات وحش قمیشلو: پناهگاه حیات وحش قمیشلو در 45 کیلومتری شمال غربی شهر اصفهان قرار دارد و قدیمیترین پارک ملی در جهان است. این پارک ملی در حدود 155 سال پیش توسط ظل السلطان؛ پسر ارشد ناصرالدین شاه و حاکم اصفهان، به عنوان شکارگاهی مختص درباریان انتخاب و حفاظت شد. این منطقه نسبت به وسعت آن از نظر تعداد قوچ و میش وحشی از تراکم قابل توجهی برخوردار بوده است.
در سال 1343 خورشیدی کانون شکار ایران این منطقه را با وسعت 37 هزار هکتار به عنوان «منطقه حفاظت شده» در نظر گرفت. در سال 1350 خورشیدی منطقه سیاه کوه و عمر کوه در مجاورت منطقه حفاظت شده به عنوان «منطقه شکار ممنوع» تصویب شد و در سال 1374 خورشیدی با الحاق دو منطقه حفاظت شده و شکار ممنوع، «پناهگاه حیات وحش قمیشلو» با مساحت نزدیک به 87 هزار هکتار به تصویب رسید و در نهایت در سال 1386 خورشیدی با الحاق چند منطقه امن به آن، به «پارک ملی» ارتقای سطح پیدا کرد.
پارک ملی قمیشلو 113 هزار هکتار مساحت دارد و زیستگاه 37 گونه پستاندار و 32 گونه خزنده از جمله آهوی ایرانی، کل و بز، گرگ، شغال، روباه، کفتار، گورکن، کاراکال، پلنگ، تشی، خرگوش، موش، جربیل، لاکپشت مهمیزدار، بزمجه بیابانی، آگاما، انواعی از جکوها و مارهای سمی و نیمه سمی میباشد. همچنین این منطقه مأمن پرندگانی همچون قرقی، سارگپه، دلیجه، تیهو، کبک، کبوتر چاهی، فاخته، قمری، پرستو، چکچک، جغد کوچک، هوبره، سبز قبا، شاهین و عقاب میباشد.
در این منطقه 344 گونه گیاهی شناسایی شدهاند. از جمله گیاهان این منطقه میتوان به گنبو، کاکوتی، پیاز الیوم، اروانه، دم روباه، سالویا، بومادران و موچه اشاره نمود (البته در بخش انتهایی پارک ملی قمیشلو تراکم و تنوع گیاهان بیشتر میشود). از درختان و درختچههای این منطقه بنه (پسته وحشی)، بادام وحشی، تنگرس، کیکم، انجیر وحشی و ارژن قابل ذکر میباشند.
بیشتر اقلیم این منطقه نیمه خشک بیابانی و قسمتهای کوچکی در ارتفاعات، نیمه مرطوب هستند و میانگین دمای سالانه آن 11/5 درجه سانتیگراد میباشد. پربارانترین فصل سال در این منطقه به ترتیب زمستان، پاییز و بهار است.
پارک ملی قمیشلو علاوه بر دارا بودن ارزش زیست محیطی، به دلیل برخورداری از پیشینه طولانی، از نظر تاریخی نیز حائز اهمیت است و دارای قلعههای و بناهای مربوط به دوره قاجاریه میباشد.
پناهگاه حیات وحش موته: این منطقه با وسعت 220 هزار هکتار، در مجاورت روستای موته از توابع شهر میمه و میان دو استان اصفهان و استان مرکزی قرار دارد. این منطقه در سال 1346 خورشیدی به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام گردید و در سال 1369 به پناهگاه حیات وحش ارتقا یافت. این منطقه از کوهستان، دشت و تپهماهورهای متعددی تشکیل شده و یکی از باارزشترین مناطق حفاظت شده ایران محسوب میشود زیرا این منطقه از گیاهان منحصر به فرد پوشیده شده و زیستگاه آهو به شمار میرود. در این منطقه حدود 478 گونه گیاهی شناسایی شده که نزدیک به 270 گونه از این مجموعه، از گونههای گیاهان دارویی مفید از جمله آویشن، کرفس کوهی، کاکوتی، کما، جاشیر، زرشک، گل اورانه، خاکشیر، تلخ بیان، تمشک، انجیر و ریواس میباشد.
پوشش جانوری این منطقه از 25 گونه پستاندار، 88 گونه پرنده و 25 گونه خزنده از جمله کل و بز، قوچ و میش، گربه وحشی، گرگ، پلنگ، کفتار، روباه، شغال، آهو، فلامینگو، پلیکان، انواع غازها، مرغابیها، حواصیلها، کشیمها، درنا، لکلک، کاکاییها، پرستوهای دریایی، هوبره، بلدرچین، کبک، چلچله، دارکوب، انواع گنجشکسانان، عقابها، دال، بحری، بالابان، شاهین و دلیجه تشکیل شده است.
این منطقه دارای اقلیم نیمه خشک سرد است.
از دیگر ویژگیهای جالب توجه در این منطقه وجود غارهای زیبا و متعدد همچون غار دمه، غار یکه چاه و غار سوخته صالح پیغمبر میباشد.
منطقه حفاظت شده کرکس: این منطقه با 114 هزار هکتار مساحت، یکی از زیباترین و بکرترین مناطق حیات وحش استان اصفهان در غرب شهرستان نطنز میباشد. این منطقه شامل مجموعه ارتفاعات سنگلاخی و بسیار مرتفع و تپه ماهورها میباشد. این ارتفاعات در قسمتهای مختلف، دشتهای جلگهای کوچکی را احاطه نمودهاند.
گونههای گیاهی متنوعی در این منطقه رویش دارند. بر اساس مطالعات انجام شده تعداد 290 گونه گیاهی در منطقه کرکس رشد میکنند. این منطقه از نظر تنوع گونههای جانوری نیز حائز اهمیت میباشد. در این منطقه 13 گونه پستاندار، 62 گونه پرنده، 12 گونه خزنده و یک گونه دوزیست شناسایی و ثبت گردیده است. از گونههای شاخص این منطقه میتوان از کل و بز و گراز نام برد.
متأسفانه به دلیل وجود معادن سنگ گرانیت در دامنه کرکس، کامیونهای حمل سنگ به این منطقه آمد و رفت داشته و علاوه بر این که با ایجاد سر و صدا، آرامش را از زندگی جانوران این منطقه سلب نمودهاند، صدمات جبرانناپذیری نیز بر پیکر طبیعت این منطقه وارد آوردهاند.
پارک ملی و پناهگاه حیات وحش کلاه قاضی: این منطقه در 20 کیلومتری جنوب شرقی شهر اصفهان واقع شده و جاده آسفالت اصفهان- شیراز از حاشیه شمالی و غربی آن عبور میکند. این منطقه از زمان شاه عباس اول صفوی مورد توجه بوده که وجود چندین قلعه در این منطقه مؤید این مطلب میباشد. در دوره قاجار نیز از این منطقه به عنوان شکارگاه اختصاصی حاکمان این سلسله استفاده میشد. در سال 1374 خورشیدی، 3 هزار هکتار از این منطقه به عنوان «پناهگاه حیات وحش» تعیین شد و حدود 47 هزار هکتار از آن نیز به «پارک ملی» ارتقا یافت.
در این منطقه تاکنون 252 گونه گیاهی همچون کاسنی، درمنه، علف شور، بنه و بادام کوهی شناسایی شده است. پوشش جانوری این منطقه از 17 گونه پستاندار، 45 گونه پرنده و 11 گونه خزنده از جمله پلنگ، گرگ، کفتار، روباه، کل و بز، قوچ و میش، آهو، انواع پرندگان شکاری، انواع پرستو، چکاوک، کبک، چکچک و تیهو تشکیل شده است. از آنجا که این منطقه از ارتفاعات صخرهای و صعبالعبور پوشیده شده است، گونههای شاخص آن کل و بز میباشند.
این منطقه دارای اقلیم گرم و خشک میباشد.
منطقه شکار ممنوع حنّا: این منطقه در 30 کیلومتری جنوب شرقی شهر سمیرم و 8 کیلومتری شمال شهر حنّا قرار دارد. منطقه شکار ممنوع حنّا شامل دریاچه سد مخزنی حنّا و کوههای موجود در جنوب و جنوب شرقی آن میباشد که مجموعاً پهنهای به مساحت 18750 هکتار را شامل میشود.
پوشش گیاهی این منطقه به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی (واقع شدن در دامنههای دنا به عنوان بلندترین ارتفاعات رشته کوه زاگرس)، بالا بودن میزان نزولات جوی و اقلیم خنک و مرطوب، کاملاً متنوع بوده و از نظر گیاهشناسی از اهمیت بالایی برخوردار است.
با توجه به وجود اکوسیستمهای آبی و خشکی در این منطقه، حیات وحش آن شامل جانوران خشکیزی و آبزی میباشد. گونههای جانوری این منطقه عبارتند از کل و بز، قوچ و میش وحشی، گرگ، کفتار، شغال، روباه، سمور، کبک، تیهو، بلدرچین، سنگ چشم خاکستری، انواع گنجشکها، انواع کلاغها، اردک کله سبز، خوتکا، چنگر، تنجه، آنقوت، غار خاکستری، اردک سر حنایی، اگرت، پرستوی دریایی، کاکایی، سلیم کوچک، فلامینگو، آبچلیک، عقاب دریایی و عقاب طلایی میباشد. این منطقه زیستگاه خزندگانی همچون لاکپشت مهمیزدار، مار پلنگی، افعی شاخدار، کور مار، انواع مارمولکها میباشد.
منطقه شکار ممنوع قمصر: این منطقه در جنوب غربی شهرستان کاشان در مجاورت شهر قمصر قرار دارد. این منطقه 78 هزار هکتار مساحت دارد و اغلب بخشهای آن کوهستانی و بخش محدودی نیز دشتی است.
پوشش گیاهی متنوعی در این ناحیه رویش دارد که عمدتاً از نوع بوتهای- علوفهای میباشند. گونههای شاخص گیاهی این منطقه عبارتند از درمنه، انواع گون، چوبک و کلاه میرحسن.
در این منطقه 20 گونه پستاندار، 15 گونه خزنده، 50 گونه پرنده و یک گونه دوزیست شناسایی شده است. گونههای جانوری شاخص این منطقه کل و بز و قوچ و میش میباشند. از دیگر جانوران این منطقه میتوان به گربه پالاس، گراز، پابکا (نوعی موش صحرایی) و مار شاخدار اشاره نمود.
منطقه حفاظت شده دالانکوه: منطقه حفاظت شده دالانکوه با مساحت حدود 34 هزار هکتار در غرب پناهگاه حیات وحش قمیشلو و جنوب شرقی شهر داران واقع شده است. این منطقه دارای سیمای کوهستانی بوده که از سال 1388 خورشیدی به عنوان «منطقه شکار ممنوع» و از سال 1389 خورشیدی به عنوان «منطقه حفاظت شده» مطرح میباشد. گونه شاخص گیاهی این منطقه عبارتند از کما، جاشیر، بادام وحشی، انواع گون، گزانگبین، موسیر، آنقوره و ریواس.
گونههای شاخص جانوری این منطقه نیز شامل مواردی همچون قوچ و میش، کل و بز، گورکن، کبک، تیهو، گرگ، کاکایی ارمنی، پرستوی دریایی، کشیم بزرگ، کشیم کوچک، باکلان، اردک سیاه کاکل میشود.
منطقه شکار ممنوع چشمه ناز ونک: کوه دالان ونک در 30 کیلومتری غرب سمیرم قرار دارد که در دامنههای شمالی آن شهر ونک و چشمهای زیبا به نام چشمه ناز واقع شدهاند. این منطقه تقریباً کوهستانی بوده و بخشی از رشته کوههای زاگرس میباشد. این منطقه از مناطق سردسیر و پرآب استان اصفهان محسوب میشود و آب و هوای آن متنوع و معتدل است.
این منطقه پوشیده از گیاهان وحشی اعم از بوته و درخت میباشد و تاکنون بیش از 1000 گونه گیاهی در این منطقه یافت شده است. از گونههای گیاهی این منطقه میتوان به انجیر، بادام، بلوط، بید، پسته، بنه، تاک، تبریزی، توت، چنار، زردآلو، سیب، سپیدار، صنوبر، کیکم، گردو، گون، گزانگبین، گیلاس، هلو و ارژن اشاره نمود.
منطقه شکار ممنوع کوه بزرگی: منطقه شکار ممنوع کوه بزرگی در 85 کیلومتری شمال نائین و 30 کیلومتری شمال غرب انارک واقع شده است. این منطقه از بهترین زیستگاههای کشور در زمینه نگهداری و زادآوری گونههای شاخص همچون هوبره، زاغ بور، جبیر، شاه روباه و گربهسانانی چون گربه وحشی، گربه شنی و کاراکال میباشد.
منطقه شکار ممنوع کَلاته: منطقه شکار ممنوع کلاته با مساحت 1368 هکتار، باارزشترین زیستگاه در قلب کویر در شهرستان خور و بیابانک میباشد. این منطقه از دشتها و رشته کوههای به هم پیوسته تشکیل شده و به دلیل برخورداری از گونههای مختلف گیاهی و جانوری، یکی از مناطق ویژه در استان اصفهان شناخته شده است. پوشش گیاهی شاخص این منطقه درمنه، گز و تاق است و در دشتها تاقزارهای انبوه و خودرو و در نواحی مرتفعتر نیز گونههایی همچون بادام کوهی، پسته وحشی، بنه، قیچ، شور و آنغوزه را میتوان مشاهده نمود. در ماسهزارهای شمال این منطقه پوشش گیاهی تاق و اسکنبیل و سایر گیاهان ماسهپسند قابل مشاهده است.
از گونههای به ثبت رسیده این منطقه زاغ بور، باقرقره، سبز قبا، هوبره، گربه وحشی، گربه شنی، کاراکال، کل و بز، قوچ و میش و جبیر میباشند. در این منطقه شواهدی از وجود یوزپلنگ آسیایی دیده شده است.
منطقه شکار ممنوع ستبله: این منطقه با وسعت 22 هزار هکتار، در 160 کیلومتری غرب اصفهان و در شهر افوس از توابع شهرستان فریدن واقع شده است. این منطقه که زیستگاه گونههای متنوع جانوری و گیاهی است، در گذشته به عنوان شکارگاه ییلاقی ظل السلطان؛ پسر ناصرالدین شاه و حاکم اصفهان، مورد استفاده بود. این منطقه از سال 1390 خورشیدی به منظور حفظ گونههای جانوری خاص و حمایت از این منطقه، تحت مدیریت و حفاظت سازمان محیط زیست قرار گرفته است. عمدهترین گونههای حیات وحش این منطقه بز وحشی، خرس قهوهای، گرگ، روباه، شغال، گراز، کبک، عقاب، شاهین، دلیجه، کفتار و راسو است.
منطقه شکار ممنوع خارو: در شمال شهرستان اردستان و در نزدیکی پارک ملی کویر، مهمترین و بکرترین زیستگاهها واقع شدهاند که منطقه شکار ممنوع خارو با مساحت 100 هزار هکتار در رأس آنها قرار دارد. این منطقه از سال 1363 خورشیدی به آخرین آخرین زیستگاه گورخر در استان اصفهان بوده است. این منطقه مأمن گونههای جانوری دیگری همچون جبیر، قوچ و میش و کل و بز نیز به شمار میرود. با توجه به این که بین مرزهای شمالی منطقه شکار ممنوع خارو و مرزهای جنوبی پارک ملی کویر هیچ جاده، روستا یا مانعی وجود ندارد، منطقه شکار ممنوع خارو در حال حاضر تنها منطقهای است که میتواند پذیرای مهاجرت و جابجایی یوزپلنگ از پارک ملی کویر باشد.
ساکنان استان اصفهان ترکیبی از اقوام مختلف است که در طول تاریخ و با روی کار آمدن حکومتهای مختلف، به منظور انجام فعالیتهای مختلف اقتصادی، بازرگانی و صنعتی، به این سرزمین مهاجرت نموده و در آن ساکن شدهاند. ساکنان استان اصفهان به طور عمده فارس هستند که در کنار ایشان اقوامی چون بختیاری، قشقایی، لر، ترک، ارمنی، گرجی، کولی و عرب نیز زندگی میکنند.
بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، جمعیت استان اصفهان 4879312 نفر میباشد. بر اساس این سرشماری جمعیت شهرستانهای این استان به شرح زیر میباشد:
نام شهرستان |
جمعیت شهری |
جمعیت روستایی |
جمعیت غیرساکن |
آران و بیدگل |
82332 |
15077 |
ـــ |
اردستان |
27171 |
14234 |
ـــ |
اصفهان |
1978168 |
196004 |
ـــ |
برخوار |
96069 |
12864 |
ـــ |
تیران و کرون |
27450 |
41597 |
ـــ |
چادگان |
14274 |
19668 |
ـــ |
خمینی شهر |
301414 |
10215 |
ـــ |
خوانسار |
21338 |
11085 |
ـــ |
خور و بیابانک |
13695 |
4098 |
ـــ |
دهاقان |
22166 |
12678 |
ـــ |
سمیرم |
34599 |
30367 |
81 |
شاهین شهر و میمه |
183139 |
13445 |
ـــ |
شهرضا |
130037 |
19495 |
23 |
فریدن |
38831 |
40912 |
ـــ |
فریدون شهر |
19343 |
18991 |
ـــ |
فلاورجان |
153729 |
93285 |
ـــ |
کاشان |
293806 |
29565 |
ـــ |
گلپایگان |
70483 |
16996 |
ـــ |
لنجان |
211958 |
34552 |
ـــ |
مبارکه |
114922 |
28552 |
ـــ |
نائین |
28883 |
9194 |
ـــ |
نجفآباد |
276255 |
24033 |
ـــ |
نطنز |
28157 |
14082 |
ـــ |
از آنجا که ترکیب جمعیتی استان اصفهان از اقوام مختلفی تشکیل شده است، به همین مناسبت زبانهای رایج در این استان نیز متعدد و متنوع است. زبان رسمی ساکنان استان اصفهان فارسی است که در نقاط مختلف استان با لهجههای متفاوتی همچون اصفهانی، نائینی، نطنزی، خوانساری، خوری، اردستانی، جندقی، گزی و فریدنی صحبت میشود. در برخی نواحی استان اصفهان همچون کاشان، جرقویه، رودشت و ماربین، زبان مخصوصی رواج دارد که به آن تاتی، راجی یا رایجی میگویند و اکثر لغات آن پهلوی است.
زبانهای لری، ترکی قشقایی، عربی، گرجی، عبری و ارمنی نیز از دیگر زبانهای رایج در استان اصفهان میباشند.
بر اساس آمارهای موجود بیش از 99 درصد ساکنان استان اصفهان مسلمان و پیرو مذهب شیعه اثنی عشری بوده و کمتر از یک درصد از ترکیب جمعیتی استان به اقلیتهای دینی چون مسیحی، یهودی و زرتشتی اختصاص دارد.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته توسط یک محقق لباسهای ایرانی به نام خانم بتول پرنیانی، در استان اصفهان 32 نوع لباس سنتی اصیل شناسایی شده است. این لباسها شامل لباس اصیل اصفهانی، لباس بختیاری اصفهانی، لباس شهرهای ابیانه، بلداجی، ورزنه، جرقویه و گز میباشند.
لباس اصیل مردم اصفهان در حدود 300 سال قبل لباس نخی سفید یا شیری رنگی بوده که به صورت دستباف تهیه میشده است.
لباس اصیل زنان اصفهان: لباس اصیل زنان اصفهان عبارت بود از:
یک دامن مخمل قرمز کوتاه رنگ با چینهای زیاد که توسط دکمه بسته میشد
یک پیراهن شیری رنگ گلدوزی شده
یک شلوار نخی که برای زنان جوان به رنگ سفید و برای زنان مسن به رنگ مشکی بود
یک چارقد شیری رنگ گلدوزی شده که با سنجاق دور سر بسته میشد
لباس اصیل مردان اصفهان: لباس مردان اصفهانی در گذشته عبارت بود از یک شلوار مشکی گشاد، یک پیراهن سفید با یقه ساده و دکمه دوبل با آستینهای گشاد، یک جلیقه کوتاه مشکی و یک کلاه نمدی. مردان در زمستان یک قبای بلند ساده بر روی لباس اصلی خود میپوشیدند و با شال ابریشمی به دور کمر میبستند.
لباس سنتی ابیانه: ابیانه روستایی است با قدمت 1500 سال در 40 کیلومتری شمال غربی نطنز در دامنه کوه کرکس که به اعتبار معماری بومی و بناهای تاریخی پرتنوع، از روستاهای استثنایی ایران محسوب میشود.
پوشاک زنان ابیانه: لباس محلی زنان ابیانه عبارت است از پیراهن، شلیته، یل، روسری، سربند، چادرشب، جوراب و پاپوش یا گیوه
پیراهن: پیراهن بانوان ابیانه راسته و گشاد و قد آن تا بالای زانو میباشد. این پیراهن فاقد مچ در سرآستین بوده و یقه آن گرد است که در وسط چاکی تا حدود 10 سانتیمتر پایینتر از دور کمر دارد. دور تا دور چاک، پیشسینهای دوخته میشود که با پارچه پیراهن متفاوت میباشد. روی این پیشسینه و در دو طرف چاک، با انواع نوارها و یا یراقها تزئین میشود. در کنار نوارها پارچههای رنگارنگ را به صورت مثلثهای دو لایه آماده نموده و این مثلثها را در طول چاک، در کنار هم میدوزند. پای دامن پیراهن به وسیله انواع سوزندوزیهایی تزئین میشود.
در گذشته جنس پیراهن از تافته و به رنگهای عنابی و آبی انتخاب میشده اما امروزه از جنس و رنگهای مختلف تهیه میشود.
شلیته: شلیته بانوان ابیانه گشاد بوده و قد آن تا وسط ساق پا میرسد. شلیته در دور کمر لیفهای بوده و با بند یا کِش، جمع میشود و چون حالتی شبیه به شلوار دارد، در نتیجه این بانوان شلوار بلند به پا نمیکنند. از آنجا که این جامه بسیار پرچین میباشد، در تهیه آن از 7 الی 8 متر پارچه استفاده میشود. جنس شلیته از متقال یا کرباس رنگ شده یا پارچههای نخی گلدار میباشد که در قسمت وسط قد و پای دامن آن دو یا چند ردیف نواردوزی یا یراقدوزی انجام میشود.
یل: یل بانوان ابیانه عبارت است از کتی راسته که بلندی آن حدوداً تا روی رانها میباشد. یل در زیر بغل دارای چاک است و آستینهای آن تا مچ دست میرسد. یقه آن چهارگوش (خِشتی) بوده و دور تا دور آن دو ردیف نواردوزی دارد. در گذشته یل از پارچه تافته تهیه میشد اما امروزه از انواع پارچهها به ویژه پارچههای ترمه استفاده میشود.
روسری: روسری (چارقد) بانوان ابیانه پارچهای مربع شکل به ابعاد 1/5×1/5 متر است که آن را از قطر تا زده و به صورت سهگوش روی سر قرار میگیرد.
سربند: سربند این بانوان عبارت است از پارچه کلاغی مشکی که آن را از قسمت جلوی سر و بر روی پیشانی تا پشت سر به صورت حلقهای برده و گره میزنند. استفاده از سربند برای این است که روسری بر روی سر استوار بماند.
عرقچین: عرقچین کلاهی کاسه مانند است که اغلب رنگ آن قرمز بوده و زیر چارقد بر روی سر قرار میگیرد به گونهای که مقداری از آن از زیر چارقد نمایان باشد.
برای استفاده از عرقچین در مراسم عروسی، آن را با نقره و دیگر زینتآلات تزئین میکنند.
چادرشب: بانوان ابیانه در مواقعی از چادرشب استفاده میکنند که عبارت است از پارچه ابریشمی شطرنجی و چهارگوش به ابعاد 2×2 متر که آن را از قطر تا زده و به صورت سهگوش به دور کمر میبندند یا روی سر میاندازند. چادرشب معمولاً توسط بانوان ابیانه بافته و تهیه میشود. این پارچه که در زبان محلی با نام «کجی» خوانده میشود، در میان دختران جوان به رنگ زرد و در میان زنان مسن به رنگ قرمز است.
جوراب: جوراب بانوان ابیانه از جنس پنبه بوده و به وسیله خود بانوان بافته میشود.
پاپوش: پاپوش زنان ابیانه در مواقع گرم سال، گیوه و در زمستان کفشی به نام چموش است.
در هوای سرد زمستانی علاو ه بر این لباسها بر روی پیراهن، پوششی به نام آرخالق یا نیمتنه که از پارچه مخملی تهیه شده استفاده میشود که با نام کرتی شناخته میشود.
نکته مهم در پوشاک ابیانه، استفاده از رنگهای روشن و برگرفته از طبیعت رنگارنگ منطقه میباشد. در ابیانه زنان سیاه نمیپوشند، حتی در مراسم عزاداری نیز با لباسهای رنگی محلی شرکت میکنند.
پوشاک مردان ابیانه: لباس محلی مردان ابیانه از اجزای زیر تشکیل شده است:
پیراهن: مردان ابیانه از پیراهنهای مختلفی بنا به گرمی وسردی هوا استفاده میکنند.
تمون: شلوار مردان به رنگ مشکی بوده و دارای دو پاچه گشاد است که در قسمت پایین آن بر اساس مجرد یا متاهل بودن شخص استفادهکننده، با نخ مشکی تزئیناتی دوخته میشود (در صورت مجرد بودن گلدوزیهایی به شکل لوزی و در صورت متاهل بودن به صورت خطهایی صاف به دور پاچهها دوخته میشود).
در گذشته شلوار مردان از پارچهای به نام دبیت دوخته میشد و امروزه نیز شلوار بعضی از مردان سالخورده از این نوع پارچه میباشد اما در حال حاضر بیشتر از یک نوع پارچه پلاستیکی استفاده میشود.
قبا: قبا یک روپوش پالتو مانند است که از پارچههای رنگی دوخته میشود و دو طرف آن دارای چاک است.
الخولق (ارخالق): ارخالق پوششی است که بیشتر مردانی که از لحاظ اجتماعی در طبقات بالاتری قرار داشتند آن را میپوشیدند. دلیل استفاده از این پوشش در این است که قبا در حالت بهتری بر روی بدن قرار میگیرد.
جلیقه، شال کمر و گیوه نیز از دیگر بخشهای تشکیلدهنده پوشاک مردان در ابیانه میباشد.
نکته جالب توجه در روستا که نظر هر بازدیدکنندهای را به خود جلب میکند، پایبندی ساکنان روستا به پوشاک سنتیشان میباشد. اهالی ده اعم از تحصیلکرده، کمسواد، پزشک و ...، در بازگشت به روستا، خود را ملزم میدانند که لباس محلی خود را بپوشند.
کشاورزی: بخش کشاورزی استان اصفهان علیرغم محدودیتهای متعدد از جمله کمبود آب و در اختیار داشتن 2/4 درصد از کل اراضی کشاورزی کشور، در تولید غلات، حبوبات و سردرختیها، دارای رتبه قابل توجهی در کشور میباشد. مهمترین محصولات زراعی که در این استان پرورش مییابد عبارتند از یونجه، چغندرقند، گل کلم، کرفس، ذرت، نخود، کدو و اسپرس.
گندم تقریباً در همه شهرستانهای استان کشت میشود و کشت سیبزمینی در فریدن رواج دارد.
از مجموع سطح اراضی آبی استان اصفهان، حدود 17 درصد آن را باغهای میوه تشکیل میدهند و مقدار تولیدات باغی استان 3/1 درصد کل تولیدات باغی کشور را شامل میشود. عمدهترین محصولات باغی استان شامل کشمش، آلبالو، انگور، سیب، بادام، هلو، شفتالو، گردو، پسته، انجیر و زردآلو میشود.
دامداری: استان در زمینه پرورش دام و تولید فراوردههای دامی، از استانهای فعال کشور به شمار میرود. محصولات دامی این استان عبارتند از شیر، گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخم مرغ و عسل.
بیشتر مراتع استان اصفهان از نظر کیفیت، تحت پوشش مراتع متوسط (درجه 3) میباشد. سایر مراتع این استان به ترتیب از نظر کیفیت شامل مراتع فقیر (درجه 4)، مراتع صخرهای و مراتع خوب (درجه 1 و 2) میشود.
صنایع کارخانهای: استان اصفهان به لحاظ تعداد کارگاههای بزرگ صنعتی و ارزش افزوده کارگاههای بزرگ صنعتی، پس از استان تهران در رتبه دوم کشوری قرار دارد. استقرار صنایع بزرگ و مادر که تأمینکننده نیاز بسیاری از صنایع کشور میباشد همچون فولاد مبارکه، ذوب آهن، پلیاکریل، دی ام تی، ال ای بی، سیمان سپاهان، هسا و ...، استقرار 31 شهرک صنعتی مصوب که صدها واحد را در خود جای داده، جایگاه استراتژیک استان در تحقق اهداف صنعتی کشور را تقویت نموده است.
از دیگر صنایع استان اصفهان میتوان به صنایع نظامی، صنایع مواد غذایی و فراوردههای پلاستیکی و کارخانههای بافندگی و ریسندگی اشاره نمود.
صنایع دستی: استان اصفهان یکی از بزرگترین مراکز تولید انواع مختلف صنایع دستی ایران به شمار میرود. در این استان 178 رشته صنایع دستی ثبت شده و بیش از 60 رشته در حال تولید و ارائه به بازار میباشد که از این نظر استان اصفهان مقام اول در کشور را دارا میباشد.
قالیبافی: یکی از صنایع دستی استان اصفهان قالیبافی است. اصفهان در زمان صفویه یکی از مراکز عمده قالیبافی بود. دراین شهر تعداد زیادی کارگاه وجود داشت که در آن قالیهای زربفت بافته میشد. متأسفانه در حمله افغانها، اصفهان آسیب فراوان دید و بسیاری از هنرمندان و صنعتگران خود را از دست داد. در زمان قاجاریه قالیبافی اصفهان دوباره احیا شد.
تعداد رنگهای انتخاب شده در قالیهای اصفهان بسیار محدود بوده و رنگهای طبیعی بسیار کم مصرف میشود. گره قالیهای اصفهان، فارسی است. جوشقان از توابع اصفهان است که در هنر قالیبافی بسیار مهشور بوده و سابقه قالیبافی در آن به پیش از زمان صفویان میرسد ولی در زمان شاه عباس این صنعت در آنجا بسیار توسعهیافته و کارگاههای متعدد شاهی در آنجا مشغول به کار بودند. در موزههای اروپا و آمریکا تعداد زیادی قالی وجود دارد که منصوب به این روستای کوچک میباشد.
قلمکارسازی: قلمکارسازی یکی از صنایع دستی باسابقه است که از دوره مغولها در ایران مرسوم شد. در این دوره هنرمندان به منظور جلب نظر حاکمان مغول به ابداع نقاشی روی پارچه یا پارچههای قلمکار روی آوردند. این هنر قرنها در اوج شهرت بود و در زمان صفویه گسترش بیشتری پیدا کرد به طوری که در زمان سلطنت شاه عباس کبیر، بیشتر لباسهای مردانه و زنانه از پارچههای قلمکار تهیه میشد. این پارچهها مورد توجه ویژه درباریان نیز بود و بیشتر لباس آنان از قلمکارزر یا اکلیلی تهیه میشد. در آن زمان محلهای مخصوصی برای تهیه لباس درباریان در بازار قیصریه اصفهان وجود داشت و پارچههای قوارهای قلمکار راکه در اصطلاح آن روز «دلگه» نامیده می شد را از آن محلها به دست میآوردند.
متأسفانه در اواسط دوره قاجاریه، به تدریج از رونق این هنر زیبا کاسته شد اما در زمان سلطنت رضاشاه با امتیازات خاصی که برای صنعتگران و ارباب حرفهها به ویژه صنعتگران قلمکار فراهم شد، بار دیگر این صنعت رونق گذشته خود را به دست آورد و عدهای از استادکاران بزرگ قدیمی مثل شیخ حریری مشهدی عبدالخالق، حاج محمدرضا و حاج محمدتقی اخوان چیتساز، برادران بیرجندی و شیخ بهایی و چند تن دیگر شرکت تولید قلمکار را تشکیل دادند و
به این ترتیب با تلاش و پیگیری صنعتگران این رشته و استقبالی که از آن شد، بار دیگر حجم تقاضا برای این گونه پارچههای نقشدار افزایش یافت.
چون مقدار تولید و عرضه این محصول محدود بود صنعتگران به چارهاندیشی و پیدا کردن راه حل جهت عرضه بیشتر با همان کیفیت هنری پرداختند. در این مورد تنها راه چاره ایجاد نقوش مورد نظر روی قالب و انتقال قالبهای مذکور روی پارچه بود. معروفترین استاد قالبتراش در این رشته مرحوم استاد رحیم بیدادی بود که سالها پیش درگذشت. از استادان دیگر قالبتراش میتوان از استاد اسماعیل قالبتراش و استاد مهدی اولیایی نام برد.
خاتمکاری: خاتم ترکیبی است از چندضلعیهای منظم با تعداد اضلاع متفاوت (5، 6، 7، 8 یا 10ضلعی) که با استفاده از مواد اولیه گوناگون همچون انواع چوب، انواع استخوان، مفتولهای فلزی و صدف، در رنگهای مختلف تشکیل میشود و به وسیله آن سطح اشیاء به صورتی شبیه موزائیک، آراسته میشود.
آثار خاتمکاری باقی مانده از دورههای قدیم همچون درهای کاخها، رحلهای قرآن و صندوقهای مقابر، نشان میدهد که این هنر در زمان قدیم و به ویژه عهد صفویه رواج کامل داشته و یکی از مراکز اصلی آن شهر اصفهان بوده است.
از خاتم در تهیه محصولات مختلفی همچون قاب عکس، جعبه سیگار، عصا، پیپ، جعبه لوازم آرایش، جاکلیدی، جاقلمی و جلد آلبوم استفاده میشود.
در اصفهان علاوه بر اشیای خاتم که به شیوه شیرازی میسازند، قسمتی از مصنوعات خاتم را با نقره و میناسازی توأم کردهاند که در شیراز وجود ندارد. مثلاً جعبههای خاتمی که رویه آن را نقاشی مینیاتور میکنند و روی آن را روغن میزنند.
منبتکاری: واژه منبت به معنای کندهکاری خاص همراه با خلل و فرج بر روی چوب است که سابقهای دیرینه دارد. شاید بتوان آغاز تاریخ منبتکاری را از زمانی دانست که انسان نخستین بار، با ابزاری بُرَّنده، چوبی را تراشیده است.
مهمترین مادهای که روی آن منبتکاری میشود، چوب است. این چوب باید محکم و بدون گره باشد. برای این منظور از چوبهای آبنوس، فوفل، بقم، شمشاد، عناب و گردو استفاده میکنند. البته آبنوس و بقم به دلیل محکمتر و چربتر بودن، دوام بیشتری دارند اما در ایران به خاطر فراوانی چوب گردو، اکثراً از این چوب استفاده میشود.
در حال حاضر هنر منبتکاری همچنان رواج دارد و در گوشه و کنار ایران هنرمندان بسیاری به آن مشغول میباشند اما متأسفانه استفاده از نقوش اصیل که شامل طرحهای اسلیمی، خَتایی یا گل و بوته است، رو به فراموشی و طرحهای خارجی جای آنها را گرفته است.
در نوعی از این هنر به جای آن که زمینه چوب را کندهکاری نموده و نقش مورد نظر را برجسته سازند، چوبهای مختلف را با رنگهای گوناگون طبیعی آن بریده و پهلوی هم قرار میدهند (این کار شباهت زیادی به هنر موزائیک دارد). در این گونه جدید از چوبهای شمشاد برای رنگ زرد و عناب برای رنگ قرمز استفاده میکنند.
منبتکاری چوب در شهرهای گلپایگان و اصفهان رونق و رواج درخور و شایان توجهی دارد.
سفال و سرامیکسازی: در شهر اصفهان و نیز در شهرهای نطنز و شهرضا در استان اصفهان سفال و سرامیکسازی رواج دارد و محصولات آن دارای خریداران بسیار است.
نقشهایی که در سرامیک شهرضا به چشم میخورد اغلب نقش گل و بوته و ماهی است و برای رنگ کردن لعاب نیز از اکسیدهای فلزات آهن، مس و منگنز و کبالت استفاده میشود. در شهر نطنز نیز یک کارگاه سرامیکسازی با استفاده از خاک استونور محصولات جالبی را تولید میکند. در شهر اصفهان هم کارگاههای متعدد سفال و سرامیکسازی وجود دارد.
ملیلهسازی: یکی از رشته های صنایع دستی اصفهان که از ارزش هنری زیادی برخوردار است و تولید محصولات آن نیاز به ظرافت و دقت فوقالعاده دارد ملیلهسازی است و فرآوردههای تولیدی صنعتگران این رشته نمایانگر ذوق سرشار آنان است.
میناکاری: مشکل بتوان گفت از چه زمانی هنر میناکاری در ایران رواج گرفته است زیرا از روزگاران پیش از عهد صفویه نمونههایی از میناکاری در دست نیست و حتی از دوران صفویه نیز نمونههای قابل ملاحظهای برجای نمانده است. در دوران قاجاریه میناکاری به مقدار کم وجود داشته و اشیایی مانند سرقلیان و کوزه قلیان و کوزه و بادگیر قلیان را میناکاری میکردهاند.
صنعت میناکاری در اصفهان از دوران پهلوی و حدود سال 1310 خورشیدی رواج یافت. این هنر-صنعت به وسیله یکی از استادان هنرمند و بنام اصفهان؛ استاد شکرالله صنیعزاده بسط و توسعه یافت و شاگردانی در این مکتب تربیت شدند که هر یک کانون دیگری در هنر مینا به وجود آوردند.
بیشتر اشیایی که میناسازان فعلی به بازار عرضه میکنند عبارتست از گوشواره، گردنبند، انگشتر، جعبههای بزرگ و کوچک آرایش زنانه، قوطی سیگار، بشقاب مینا، گلدانهای مینا، تابلوهای بزرگ و کوچک میناکاری که با هنرهای دیگر مانند طلاکاری و خاتمکاری و مینیاتور ترکیب میشود.
اساساً میناکاری روی مس انجام میشود اما بر روی اشیای طلایی و نقرهای نیز میتوان میناکاری کرد.
کاشیسازی: کاشیسازی یکی از اصلیترین صنایع دستی اصفهان است. در این فرآوردهها ویژگی طرحها و نقشهای قدیمی به خوبی حفظ شده است و حتی امروز هم خواستاران بسیاری دارد.
کاشی معرق یکی از هنرهایی است که با استفاده از کاشی در این استان انجام میگیرد. این هنر عبارت است از بریدن و خرد کردن کاشی و کنار هم قرار دادن آنها. از آنجا که نقشهایی که روی کاشیها پیاده میشود تا حدی پیچیده است، کاشیسازها نمیتوانند آنها را به صورت ذهنی ترسیم کنند از این رو صنعتگران طرحهای مورد نظر را به طراحان سفارش میدهند و پس از این که طرح مورد نظر تهیه شد، صنعتگران آن را روی کاشی پیاده میکنند. برای این منظور طرح مورد نظر را روی کاشی ساده که قبلاً آماده شده قرار میدهند و سپس روی خطوط طرح، سوزن فرو میکنند و به این ترتیب خطوط نقشه در جای سوزن باقی میماند و با ریختن گرد زغال روی منفذهای ایجاد شده، شکل و طرح مورد نظر بر روی کاشی انتقال داده میشود پس از آن خطوط را بر حسب ذوق و سلیقه رنگآمیزی کرده و جهت پخت به داخل کوره میگذارند. پس از پخته و سرد شدن، محصول آماده عرضه به بازار خواهد بود.
فیروزهکوبی: فیروزکوبی یکی از معدود رشتههای صنایع دستی است که سابقه تاریخی چندانی نداشته و در حال حاضر نیز تولید محدودی دارد و همین امر سبب گردیده تا فیروزهکوبی آن گونه که باید شناخته نشده باشد هر چند که زیبایی و گیرایی یک محصول خوب صنایع دستی را دارا میباشد.
قدمت فیروزهکوبی به حدود 70سال پیش میرسد. در آن زمان صنعتگری به نام«یوسف حکیمان» معروف به محمدرضا در مشهد کار فیروزهکوبی بر روی زینتآلاتی نظیر دستبند، گل سینه، گوشواره و ... را شروع کرد و حدود 20 سال بعد این صنعت توسط صنعتگر دیگری به نام «حاج داداش» از مشهد به اصفهان برده شد. در حال حاضر هنر فیروزهکوبی فقط در اصفهان رایج بوده و صنعتگران شاغل در این رشته نیز همچون تولید آن محدود است.
در اصفهان فیروزهکوبی صرف نظر از جواهرات در ظروفی مانند بشقاب، لیوان، کاسه و گلابپاش و ... نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
سکمهدوزی و قلابدوزی: یکی دیگر از رشتههای صنایع دستی موجود در شهر اصفهان سکمهدوزی و قلابدوزی است. مواد اولیه مورد استفاده سکمهدوزان و قلابدوزان عبارت است از کتان ایرانی و خارجی و نخ پنبهای. رومیزی گرد، زیربشقابی و دستمالهای مخصوص از انواع محصولات سکمهدوزان یا قلابدوزان است.
گره چینی و مشبک: از سابقه گره چینی و مشبک در ایران اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی پژوهشگران احتمال دادهاند استفاده از این هنر از دوران خلفای عباسی شروع شده و در قرن 6 تا 8 هجری قمری در مصر و سوریه متداول شده و از همان زمان به ایران رسیده است. از این هنر معمولاً در ساخت درهای اماکن مقدس، مقابر، منابر و پنجرههای منازل و کاخها و نردهها استفاده میشده است. از دوران صفویه به بعد تعبیه شیشههای رنگی در چوبهای مشبک رایج شده و اصطلاحاً به ارسی مشهور گردیده است.
از استادان این هنر مرحوم استاد غلامرضا آقا ابراهیمیان است که آثار باارزشی از او در بناهای تاریخی اصفهان موجود است.
قلمزنی: هنر قلمزنی در حقیقت نوعی حکاکی بر روی فلزات میباشد. این هنر از دیرباز در ایران و به ویژه اصفهان رواج کامل داشته است. ابزار کار هنرمند قلمزن تعدادی قلمهای مخصوص و چکش است.
نگارگری: نگارگری در ایران از سابقهای طولانی برخوردار است. در زمان شاه عباس دوم که اصفهان پایتخت و مرکز هنر ایران شد، نگارگری نیز در این شهر تکامل یافت. معمولاً برای نگارگری از چوب، عاج، فیبر و استخوان استفاده میشود.
گیوهبافی و گیوهدوزی، عبابافی، پوستیندوزی، نمدمالی، زریدوزی، خوشنویسی، صحافی و جلدسازی، گچبری، خراطی و نقرهسازی، از دیگر هنرهای دستی است که در استان اصفهان رواج دارد.
معادن استان اصفهان
استان اصفهان از جمله استانهای کشور است که از ذخایر سرشار معدنی برخوردار میباشد. این استان از نظر تعداد معادن، 6/6 درصد از معادن در حال بهرهبرداری کل کشور را در اختیار داشته و در میان استانهای کشور رتبه دوم را دارا میباشد. وجود معادنی همچون سرب و روی ایران کوه واقع در غرب شهرستان اصفهان، معادن طلای موته در حوالی میمه، معدن سنگ چینی و ساختمانی در گدار سرخ گلپایگان، نشان از فعال بودن بخش معادن این استان است.